per
دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران
شیلات
2008-5729
2423-7809
2012-02-20
64
4
281
291
24202
اثر سطوح مختلف پروتئین جیره غذایی و زمان غذادهی بر تولید آلایندههای نیتروژنی در یک سازگان نیمهبسته پرورش ماهی قزلآلایرنگینکمان (Oncorhynchus mykiss)
Effect of Two Different Dietary Protein Levels and Feeding Time on Nitrogenous Waste Production in a Semi-recirculating Rearing System of Rainbow Trout (Oncorhynchus Mykiss)
مهرداد فرهنگی
farhangi@nrf.ut.ac.ir
1
غلامرضا رفیعی
rezarafiee@ut.ac.ir
2
استادیار دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران، ایران
دانشیار دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران، ایران
در این آزمایش اثر کاهش درصد پروتئین جیره در یک وعده غذایی بر تولید آلایندههای نیتروژنی توسط ماهی قزلآلایرنگینکمان در یک سازگان نیمهبسته مورد بررسی قرار گرفت. بر این اساس جیره غذایی (آ) با سطح پروتئین 5/41 درصد و جیره غذایی (ب) با سطح پروتئین 5/36 درصد فرموله و در دو وعده غذایی صبح و عصر، در قالب چهار تیمار غذایی به ماهیان ارائه شد. تیمار 1 (آ،آ)، در هر دو وعده غذایی جیره غذایی (آ) را دریافت کرد، تیمار 2 (آ،ب)، در وعده غذایی صبح جیره غذایی (آ) و در وعده غذایی عصر جیره غذایی (ب) و تیمار 3 (ب،آ)، در وعده غذایی صبح جیره غذایی (ب) و در وعده غذایی عصر جیره غذایی (آ) و تیمار 4 (ب،ب)، در هر دو وعده غذایی جیره غذایی (ب) را دریافت نمودند. کاهش پروتئین خام جیره غذایی از تیمار 1 به تیمار 4، با نتایج مطلوبی از نظر میزان رشد، FCR و بقاء همراه نبود اما در کاهش تولید آلایندههای نیتروژنی موثر بود. در کلیه تیمارها بین میزان مصرف نیتروژن و تولید آلایندههای نیتروژنی همبستگی معنیداری مشاهده شد (05/0>P ؛81/0= r). کاهش میزان پروتئین در یک وعده غذایی در تیمارهای 2 و 3، اختلاف معنیداری را از نظر میزان رشد و FCR با تیمار 1 نشان نداد. بااین حال تیمار 3 در مقایسه با تیمار 2 آلایندههای نیتروژنی کمتری تولید نمود (05/0>P).
The present study aimed to investigate the effect of lowering dietary protein level at different feeding times on nitrogenous wastes production of rainbow trout in a semi-recirculating system. Accordingly, two diets one with higher protein level (41.5%), diet A and the other one with lower protein level (36.5%), diet B were used at two different feeding times, to comprise 4 distinct treatments. Treatment one received diet A at both morning and evening feeding times. Treatment two was fed with diet A in the morning and diet B in the evening, while third treatment was fed exactly opposite as compared with treatment two. Treatment four received diet B at both morning and evening feeding times. The average total nitrogen and total ammonia, nitrite and nitrate were used as indices of nitrogenous wastes production throughout the experiment. Decreased dietary protein levels from treatment one to treatment four did not pose desirable effects on growth, FCR and survival rate, however, a positive correlation was observed between nitrogen intake (protein) and nitrogenous wastes production (P
https://jfisheries.ut.ac.ir/article_24202_0a9c2be256f0914da8951e476b8bb156.pdf
زمان غذادهی
سطح پروتئین جیره
ضریب تبدیل غذایی
قزلآلای رنگینکمان (Oncorhynchus mykiss)
مواد نیتروژنه دفعی
Dietary protein levels
feed conversion ratio
Feeding time
Nitrogenous wastes
(Oncorhynchus mykiss)
Rainbow trout
per
دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران
شیلات
2008-5729
2423-7809
2012-02-20
64
4
293
307
24203
بیولوژی ماهی کریشو نر در سواحل خلیج فارس (استان بوشهر)
Reproductive Biology of Male Saurida Tumbil in Persian Gulf (Bushehr Province)
اکبر عباس زاده
abaszadehakbar@yahoo.com
1
یزدان کیوانی
keyvani@cc.iut.ac.ir
2
نصرالله محبوبی صوفیانی
soofiani@cc.iut.ac.ir
3
کارشناس ارشد شیلات، دانشکده منابع طبیعی دانشگاه خلیج فارس،بوشهر، ایران
- استادیار گروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی دانشگاه صنعتی اصفهان، اصفهان، ایران
دانشیار گروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی دانشگاه صنعتی اصفهان، اصفهان، ایران
پارهای از ویژگیهای زیستی ماهی کریشو (حسون؛ Saurida tumbil) صید شده از آبهای استان بوشهر به مدت یکسال از بهمنماه 1385 تا بهمنماه 1386 به منظور شناخت بیشتر بیولوژی این گونه اقتصادی مورد بررسی قرار گرفت. از 691 قطعه ماهی مورد بررسی، تعداد 538 قطعه ماده، 114 قطعه نر و 39 قطعه نابالغ بودند. میانگین نسبت جنسی نـر به ماده 1 به 5 محاسبه گردید که در سنین پایین برعکس و تعداد نرها بیشتر بود. تعیین سن با فلس و جهت اطمینان از تعدادی اتولیت در هر گروه سنی استفاده شد. دامنه طولی نرها از 5/25 تا 5/53 سانتیمتر و وزن آنها از 116 تا 1125 گرم متغیر بود. رابطه طول-وزن برای ماهیان نر کریشو 2.9369 W=0.0093.L برآورد گردید. مطالعات بافتشناسی و شاخص GSI ماهیانه نشان دهنده دو پیک جنسی یکی در اردیبهشت (اصلی) و دیگری در ماه مهر (فرعی) است. حداقل GSI در ماه آذر ثبت شد. طول کل در اولین بلوغ جنسی 5/25 سانتیمتر محاسبه شد. برشهای 7-5 میکرونی برای مطالعات میکروسکوپی گناد به روش هماتوکسیلین-ائوزین رنگآمیزی شد. در مطالعات بافتشناسی مراحل اسپرماتوگونی، اسپرماتوژنز، پیش از خروج اسپرماتوزوئید و بازجذب مشاهده شد.
Some biological aspects of Greater lizardfish (Saurida tumbil) caught on the Iranian shore of the Persian Gulf (Bushehr Province) were studied from February 2007 to February 2008, by regular monthly collections to gain a deeper knowledge about this commercial species. A total of 691 specimens, including 39 immature, 114 males and 538 females were collected. The mean of the sex ratio was 1:5 (M:F) which was inverse in juvenile where males were the dominant group. For age determination, scales in all specimens and for comparison, otoliths in some, were used. The total length of fish ranged from 25.5 to 53.5 cm in males and the total weight of fishes ranged from 116 to 1125 g. The curvilinear relationship between the total length and total weight was w=0.0093 L2.9369 for males. Histological studies and monthly distribution of GSI, showed that the GSI values have two peaks; the first and highest in May and the second and smallest in October. The minimum GSI was determined in December. It was found that male Saurida tumbil reach the first sexual maturity at 25.5 cm. Sections with 5-7 µm thick were stained with Hematoxyline-eosin for microscopic examinations. In the histological study, spermatogonial proliferation stage, spermatogenesis, prespermiation and degeneration stages were observed.
https://jfisheries.ut.ac.ir/article_24203_044dff4c41f259772534c43a70dddd01.pdf
بیولوژی
جنسی
خلیج فارس
شاخص رسیدگی
کریشو (حسون)
Biology
GSI
Persian Gulf
reproductive
Saurida tumbil
per
دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران
شیلات
2008-5729
2423-7809
2012-02-20
64
4
309
318
24204
بررسی عادات غذایی ماهی Scartelaos tenuis در آبهای استان بوشهر
Feeding Habits of Scartelaos tenuis in Bushehr Province, Iran.
لیلا عبدلی
liliabdoli2000@yahoo.com
1
احسان کامرانی
eza47@gmail.com
2
اصغر عبدلی
asabdoli@yahoo.com
3
مربی گروه شیلات دانشگاه هرمزگان، ایران
دانشیار گروه زیست شناسی دانشکده علوم پایه دانشگاه هرمزگان، ایران
دانشیار پژوهشکده علوم محیطی، دانشگاه شهید بهشتی، ایران
تعداد 181 نمونه ماهی از ماهی Scartelaos tenuis به صورت فصلی از بهار 1386 تا زمستان 1387 در سواحل استان بوشهر صید و در فرمالین 10% فیکس شدند. محتویات دستگاه گوارش نمونهها با استفاده از روش شمارشی و مشخص نمودن درصدهای احتمالی و فراوانی انواع صید صورت پذیرفت. در این راستا درصد خالی بودن دستگاه گوارش، شاخص غالبیت طعمه غذایی و شاخص درصد فراوانی طعمه محاسبه شدند. نتایج به دست آمده نشان دادند که در ماهی S. tenuis ماده غذایی از نوع پاروپایان با شاخص غالبیت 18/69% صید غالب و اختصاصی میباشد. تغییرات فصلی محسوسی در رژیم غذایی این ماهی مشاهده نگردید. درصد خالی بودن دستگاه گوارش در زمستان بالاترین با میزان 32% و در فصل پاییز پایینترین با مقدار 10% بوده است. شاخص خالی بودن معده صرف نظر از فصل و به طور کلی عدد 20% بدست آمد که نشان میدهد این ماهی در زمرهی ماهیان پرخور قرار میگیرد. شاخص نسبی طول روده (Relative Length Gut) عدد 4/1 بدست آمد که تاییدی بر رژیم غذایی همه چیز خواری این ماهی میباشد.
This study was conducted to determine the feeding habits of Mudskipper Scartelaos tenuis. One hundred and eighty one specimens were collected in the northern part of Persian Gulf in Bushehr province during spring 2007 to winter 2008. Specimens caught by hand and dip net. Specimens fixed in 10% formalin and transferred to laboratory. Stomach contents were analyzed; possibility and frequency of prey were calculated with standard methods. Results showed that in S.tenuis copepods with IP index of 69.18% was the dominant and specific food item. There was no seasonal variation in food items. Stomach emptiness was the highest (32%) in winter and lowest (10%) in autumn. The RLG index was 1.4 that indicated the fish was omnivorous. Totally Stomach emptiness index was 20% that suggested the fish being a voracious feeder.
https://jfisheries.ut.ac.ir/article_24204_ede50e7952afe3591fa321bfdfd857e8.pdf
استان بوشهر
ایران.
عادت غذایی
Bushehr Province
Feeding habits
Iran
Scartelaos
tenuis
per
دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران
شیلات
2008-5729
2423-7809
2012-02-20
64
4
319
332
24205
ارتباط میان شوری و هدایت الکتریکی آب با هماتوکریت، مولفههای یونی سرم خون، برخی شاخصهای رشد، بقاء و استرس در ماهی کپور معمولی
1758) Cyprinus carpio Linneaus)
The Relationship Between Water Salinity and EC with Heamatocrite, Blood Serum Ionic Parameters, Growth, Survival and Stress Indices in Common Carp (Cyprinus carpio Linneaus 1758)
معظمه کردجزی
kordjazi.m@gmail.com
1
محمد رضا ایمانپور
mrimanpoor@yahoo.com
2
بهاره شعبانپور
b_shabanpour@yahoo.com
3
کارشناسی ارشد شیلات، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، ایران
دانشیار گروه شیلات، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، ایران
دانشیار گروه شیلات، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، ایران
این بررسی به مدت 7 ماه از اسفند 1385 تا مهر 1386 در منطقه دیکجه گنبد در استان گلستان صورت پذیرفت و طی آن ارتباط میان شوری و هدایت الکتریکی (Electerical conductivity; EC)آب با هماتوکریت، پارامترهای یونی سرم خون، برخی شاخصهای رشد، بازماندگی و استرس در ماهی کپور معمولی در 15 استخر 10 هکتاری بررسی شد. هماتوکریت به عنوان شاخص استرس توسط روش استاندارد هموسیتومتری و با استفاده از میکروهماتوکریت خوان اندازهگیری شد. خصوصیات زیستسنجی ماهیان شامل طول، وزن، فاکتور وضعیت و نرخ رشد در هر ماه تعیین گردید. ماهی کپور معمولی با متوسط وزن 45 گرم وارد شد و بعد از گذشت 7 ماه به متوسط وزن 705 گرم رسید. دامنه شوری 7/2- 3/0 گرم در لیتر، EC آب 5230- 843 میکرو موس بر سانتیمتر مربع، سدیم 7/408- 59/43، پتاسیم 21/9- 90/0 میلی مول در لیتر، کلسیم 29/18- 69/2 و منیزیوم سرم خون 88/10- 80/0 میلی گرم در دسی لیتر اندازهگیری شد. با توجه به دادههای آماره پیرسون، EC آب با طول کل، وزن، یون منیزیوم سرم خون و توده زنده ماهی ارتباط مثبت و معنیدار و با یون کلسیم سرم خون و فاکتور وضعیت ماهی ارتباط منفی و معنیداری داشت. شوری آب با طول کل، وزن، توده زنده ماهی و یون منیزیوم سرم خون ارتباط مثبت و معنیدار و با یون پتاسیم سرم خون نیز ارتباط مثبت و معنیداری نشان داد. اما بقاء و هماتوکریت خون ارتباط معنیداری با این محدوده از شوری و هدایت الکتریکی آب نداشت. در نتیجه میتوان گفت که ماهی کپور معمولی در این محدوده از شوری 3/0 تا 7/2 گرم در لیتر و هدایت الکتریکی 843 تا 5230 میکرو موس بر سانتیمتر مربع بدون بروز استرس دارای رشد مناسبی میباشد و به دلیل حالت ایزواسمتیکی با محیط پیرامون و صرف انرژی کمتر رشد بالاتری دارد.
This study was carried out within 7 months in Dikjeh area, Golestan province, Iran. During that time the relationship between water salinity and EC with hematocrite, blood serum ionic parameters, growth, survival and stress indices in common carp (Cyprinus carpio) were investigated. Hematocrite as stress index was measured by hemocitometry standard method using microhematocrite reader. Fish biology assay characteristics such as length, weight, condition factor and growth rate in every month were determined. Common carp with average weight of 45 g was abandoned and after 7 months average gaining weight reached to 705 g. The range of salinity (0.3-2.7 ppt), EC (843-5230 µm/cm2), Na+ (43.59-408.7 mMol/l), K+ (0.90-9.21 mMol/l), Ca2+ (2.69-18.29 mg/dl) and Mg2+ (0.80-10.88 mg/dl) were measured. According to the Pierson, water EC with length, weight and Mg2+ of blood serum and biomass of fish had positive correlation but with condition factor and Ca2+ of blood serum had negative correlation. Water salinity with length, weight, biomass of fish and Mg2+ of blood serum and with K+ of blood serum showed positive correlation. But survival and blood hematocrite had not significant correlation with this range of water salinity and EC. As a result, common carp in this range of water salinity (0.3-2.7 g/l) and EC (843-5230 µm/cm2) without stress has a suitable growth and because of isoosmotical status with environment and less energy expenditure, has a higher growth.
https://jfisheries.ut.ac.ir/article_24205_ff83db4260ef0bf771f4d727a167c6c7.pdf
استرس
رشد
شوری
کپور معمولی Cyprinus carpio
هماتوکریت
Cyprinus carpio
Growth
Heamatocrite
salinity
Stress
per
دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران
شیلات
2008-5729
2423-7809
2012-02-20
64
4
345
355
24206
بررسی تاثیر دافنی ماگنای Daphnia magna)) غنی شده با عصاره مخمر ساکارومایسیس سرویزیا (Saccharomyces cerevisiae) بر رشد و مقاومت لاروهای ماهی تاس ماهی ایرانی (Acipenser persicus) در برابر عوامل استرس زا
The Effect of Yeast-Enriched (Saccharomyces cerevisiae) Daphnia magna on Growth and Stress Resistance in Persian Sturgeon (Acipenser persicus) Larvae
محمد لشکربلوکی
3772214@gmail.com
1
حجت جعفریان
hojat.jafaryan@gmail.com
2
عبدالصمد کرامت
amirkola@yahoo.com
3
گروه شیلات دانشکده علوم کشاورزی و منابع طبیعی مجتمع آموزش عالی گنبد کاووس، ایران
استادیار دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، ایران، ایران
استادیار دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، ایران، ایران
در این مطالعه اثرات استفاده از عصاره پودری مخمر نانوایی ساکارومایسیس سرویزیا (تحت عنوان Amax) به عنوان پروبیوتیک بر میزان رشد و نرخ باز ماندگی لارو تاس ماهی ایرانی (Acipenser persicus) با میانگین وزنی 71/9±9/74 میلیگرم بررسی شد. لاروهای تاس ماهیان ایرانی در این مطالعه از دافنی ماگنای غنی شده در چهار سوسپانسیون غنی سازی با غلظت های صفر، 50، 100 و 150 میلی گرم از محصول مخمری پودری در هر لیتر، مورد تغذیه قرار گرفتند. دوره آزمایش 30 روزه بود و از دافنی غنی نشده (غلظت صفر مخمر) به عنوان تیمار شاهد در این آزمایش استفاده شد. لارو تاس ماهی با استفاده از دافنی به میزان 30% توده زنده و پنج بار در روز تغذیه شدند. پارامترهای رشد تحت تاثیر غنی سازی با پودر مخمر قرار گرفت (05/0 < P). لارو ماهیان خاویاری تغذیه شده با دافنی حاوی مخمر سرعت رشد بیشتر و ضریب تبدیل غذایی بهتری در مقایسه با تیمار کنترل نشان دادند (05/0 < P). بهترین عملکرد رشد درتیمار چهارم با 150میلی گرم بر لیتر Amax مشاهده گردید. همبستگی مستقیمی بین غلظت مخمر و پارامترهای رشد مشاهده شد. بهرحال وجود مخمر باعث تغییری در فاکتور وضعیت ماهی در تیمار های آزمایش نشد. نرخ بازماندگی لاروها با اضافه کردن مخمر به غذا بهبود یافت (05/0 > P). ماهی تغذیه شده با دافنی حاوی مخمر مقاومت بیشتری در برابر شرایط نامساعد محیطی در مقایسه با تیمار کنتر ل نشان داد (05/0 > P). نتایج این آزمایش نشان داد که استفاده ازعصاره پودری مخمر میتواند پارامتر رشد را در لارو تاس ماهی بهبود بخشد و همچنین باعث افزایش تحمل ماهی در برابر شرایط استرسی گردید.
This study was carried out to evaluate the effect of commercial live bakery’s’ yeast( Saccharomyces cerevisiae ), (marketed as Amax), on growth and survival of Persian sturgeon( Acipenser persicus) larvae (74.9 ± 9.7mg) during 30 days. Sturgeon larvae were fed on Daphnia magna enriched at three suspensions of yeast, Amax, (0, 50, 100, and 150 mg yeast per litter). The feeding level was 30 percent of total biomass per day. The daily ration was divided into five feeding portions and fed by hand. Growth parameters were influenced by yeast-enriched daphnia (P
https://jfisheries.ut.ac.ir/article_24206_093173f26357e829dfa7aa008c2fd098.pdf
پروبیوتیک
تاس ماهی ایرانی
دافنی
غنی سازی
مخمر ساکارومایسیس سرویزیا
Acipenser persicus
Daphnia magna
enrichment
Probiotic
Saccharomyces cerevisiae
per
دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران
شیلات
2008-5729
2423-7809
2012-02-20
64
4
357
369
24207
ارزیابی زیستی رودخانه زرین گل(استان گلستان) با استفاده از ساختار جمعیت ماکروبنتوزها
The Biological Assessment of the Zaringol Stream Using the Structure of Benthic Macroinvertebrates (Golestan Province)
الهام میررسولی
elham_mirrasooli@yahoo.com
1
رسول قربانی
ghorbaninasrabadi@yahoo.com
2
باشگاه پژوهشگران جوان، دانشگاه آزاد اسلامی، لاهیجان، ایران
2دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی، دانشکده شیلات، گرگان، ایران
در این مطالعه، به منظور بررسی کیفیت آب رودخانه زرین گل براساس بزرگ بی مهرگان کفزی، 9 ایستگاه مطالعاتی در مسیر حدود 22کیلومتری رودخانه انتخاب و نمونهبرداری از کفزیان در فواصل 45 روز در یک دوره یک ساله (1388- 1389) توسط دستگاه سوربر و با 9 تکرار در هر ایستگاه انجام گردید. نمونه های جمع آوری شده توسط فرمالین4% تثبیت و در آزمایشگاه جداسازی، شناسایی و شمارش گردید. کل فراوانی در تمام ایستگاه ها 8/1301± 021/2749 عدد نمونه در متر مربع شمارش و 14 راسته و 81 گروه(جنس و خانواده)از بزرگ بیمهرگانکفزی شناسایی شد. حداکثر و حداقل میانگین فراوانی کل جانداران(عدددرمترمربع) درطول مدت بررسی به ترتیب 1/231± 63/370 در ایستگاه 1 و 75/101 ± 73/215 در ایستگاه5 بوده است. از مهم ترین راسته های غالب در این مطالعه میتوان به راسته های Diptera ،Ephemeroptera ، Trichoptera، Plecoptera،Oligocheta ،Odonata ، Amphipoda اشاره کرد. همچنین آنالیز داده ها توسط شاخص های زیستی بررسی و نتایج نشان داد که بین ایستگاه های نمونه برداری، شاخص های EPT و EPT/CHIR اختلاف معنی داری داشتهاندو شاخص های شانون، هلسینهوف در طول مسیر دارای نوساناتی بوده ولی اختلاف معنی داری مشاهده نشد. ارزیابی ها نشان داد که در ایستگاه های 2 و5 که در پایین دست مزارع پرورش ماهی قرار دارند وپساب مزارع وارد رودخانه میشود کیفیت آب تغییر یافته و تنوع و درصد فراوانی خانواده های حساس به آلودگی کاهش و گروه های مقاوم افزایش یافتهاست. از ان رو براساس این مطالعه میتوان بیانکرد استفاده از بزرگ بیمهرگان کفزی بهعنوان شاخص زیستی برای ارزیابی کفیت آب روشی مطلوب می باشد.
This study was conducted to assess water quality level of Zarin Gol stream on macrobenthic invertebrates. Macrobenthic fauna were sampled from 9 selected sampling stations along the stream with an average distance of 22 km by using a Surber sampler every 45 days during the year. Sampling was replicated 9 times in each sampling station. Collected samples were fixed with 4% formalin, isolated, and then identified. The number of total abundance of macrobenthic fauna were counted to 2749.021 ± 1301.8 (ind/m2) belonging to 15 orders and 81 groups (families and genus). The minimum and maximum of total abundance (ind/m2) was at station 1 (370.63 ± 231.1) and at station 5 (215. 73 ± 101.75), respectively. The main orders of macro benthic invertebrate communities in Zaringol stream included Diptera, Ephemeroptera, Trichoptera, Plecoptera, Oligocheta, Odonata and Amphipoda. Population structure of macro benthic invertebrates were analyzed by biotic Indices and the results showed significant differences in EPT and EPT/CHIR indices at different sampling stations (p0.05) along the stream. Evaluation of indicators revealed less water quality at stations 2 and 5 where located at the lowermost of fish farms. This reduction might be implicated to the effluents of water damps from fish farms running into the stream as diversity and total abundance (%) of succible macro-invertebrates decreased and that of resistant macrofauna increased due to water pollution. Hence, from the obtained results, this can be concluded that the use of benthic macro-invertebrates as bioindicator for the assessment of water quality of the stream is desirable.
https://jfisheries.ut.ac.ir/article_24207_9125d319ba0d3d1ef1ce0fcb1dbdcd20.pdf
بزرگ بیمهرگانکفزی
رودخانه زرین گل
شاخص EPT
شاخص EPT/CHIR
شاخص شانون
شاخص هلسینهوف
EPT
EPT/CHIR index
Hilsenhoff Index
Macrobenthic invertebrates
Shannon diversity
Zarin Gol stream
per
دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران
شیلات
2008-5729
2423-7809
2012-02-20
64
4
333
343
24208
بررسی و تعیین میزان غلظت عنصر کادمیوم در بافت عضله ماهی گل خورک والتونی در ناحیه خلیج فارس
Determination and Measurement of Cadmium Concentration in Muscle of Periophthalmus Waltoni in Persian Gulf Region
ناصر کوسج
naserkooseg@yahoo.com
1
احسان کامرانی
eza47@gmail.com
2
* دانشجوی کارشناسی ارشد شیلات، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه هرمزگان، بندر عباس، ایران
دانشیار دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه هرمزگان، بندر عباس، ایران
غلظت عنصر کادمیوم در بافت عضله ماهی گل خورک والتونی Periophthalmus waltoni در ناحیه خلیج فارس (بندر خمیر، درگهان و گلشهر) و تاثیر فصل( زمستان و تابستان )، جنسیت ( نر و ماده ) بر میزان تجمع عنصر کادمیوم در این ماهی ها بررسی شد. در این تحقیق میزان تجمع کادمیوم در بافت عضله 180 نمونه از ماهی گل خورک والتونی مورد مطالعه قرار گرفت. نمونه برداری در دو فصل تابستان و زمستان و مناطق بندر خمیر، بندر درگهان و گلشهر(در هر ایستگاه و هر فصل بطور مجزا 30 عدد) جمع آوری شد. سپس نمونه ها به آزمایشگاه منتقل و پس از زیست سنجی آنها، مقدار 2 گرم بافت عضله بدون پوست را جدا کرده و پس از خشک کردن در دستگاه فریز درایر به مدت 8 ساعت و نیز پودر کردن نمونه، 5/0گرم از بافت نمونه خشک شده را بمنظور هضم شیمیایی همراه با افزایش اسید نیتریک 65% و آب اکسیژنه 30% وارد دستگاه مایکرو ویو شده سپس میزان غلظت عنصر کادمیوم توسط دستگاه جذب اتمی مورد اندازه گیری قرار گرفت. نتایج نشان داد که غلظت عنصر کادمیوم در بافت عضله ی ماهی گل خورک والتونی در مناطق مورد مطالعه و همچنین فصول ( تابستان و زمستان) از لحاظ آماری اختلاف معنی داری را نشان می دهد در هر دو فصل منطقه بندر خمیر (تابستان 01/0±214/0 و زمستان 10/0±115/0) بیشترین غلظت عنصر کادمیوم را نسبت به مناطق درگهان (تابستان 02/0±201/0و زمستان 08/0±102/0) و گلشهر (تابستان09/0±15/0و زمستان04/0±08/0) داشت. غلظت عنصر کادمیوم بین جنس های نر و ماده ماهی گل خورک والتونی در مناطق نمونه برداری با یکدیگراختلاف معنی دار نداشت. با توجه به نتایج می توان گفت که آلودگی های حاصل از فعالیتهای نفتی، صنعتی و شهری در مناطق مختلف ناحیه خلیج فارس طی فصول مختلف بر روند تجمع عنصر کادمیوم در ماهی گل خورک والتونی تاثیر گذار می باشد.
The concentration of cadmium in the muscle of Periophthalmus waltoni in Persian Gulf (Bandar Khamir, Dargahan and Golshahr) and the effects of two seasons (winter and summer), gender (male and female) on the accumulation rate of cadmium in these fishes was determined. A total of 180 samples of Periophthalmus waltoni (in each station and each season separately 30) in three above regions during both seasons of winter and summer were collected. Then the samples were transferred to the lab and after biometry (total length and total weight measurements) of samples, 2gr of muscle tissue excluding dermis was separated. after drying in the freeze-dryer for 8 hours. powdering the sample, 0.5 gr of the dried sample tissue for chemical digestion along with increasing acid nitric 65% and hydrogen peroxide 30% was put in microwave. concentration rate of cadmium was measured by atomic absorption apparatus. The results indicated that the concentration of cadmium in the muscle tissue of P. waltoni, there is significant difference in the studied regions and seasons (winter and summer) (P< 0.05). In both seasons Bandar Khamir (summer: 0.214±0.008 and winter: 0.115 ±0.010 ) has the highest concentrations of cadmium comparing to Dargahan (summer: 0.201±0.02 and winter: 0.102 ±0.08) and Golshahr (summer: 0.150 ±0.09 and winter: 0.011 ±0.04). The concentration of cadmium between male and females of P. waltoni in the studied regions indicate no significant difference. Considering the results of this paper, it may be concluded that the pollutions due to oil, industrial and civil activities in different regions in Persian Gulf (Bandar Khamir, Dargahan and Golshahr) during different seasons influenced the accumulation trend of cadmium in P. waltoni.
https://jfisheries.ut.ac.ir/article_24208_0e7d83e5e8289bfb7fb7f2982b19df29.pdf
آلودگی
خلیج فارس
کادمیوم.
ماهی گل خورک
والتونی (Periophthalmus waltoni)
Cadmium
Marine pollution
Periophthalmus
Persian Gulf
waltoni