دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهرانشیلات2008-572967120140421Effect of bambara groundnut (Voandzeia subterranean) protein isolate as protease inhibitor on autolysis and gel properties of surimi from lizard fish (Saurida tumbil)تاثیر پروتئین ایزوله بادام زمینی بامبارا (Voandzeia subterranea) به عنوان بازدارنده پروتئازی بر ویژگی های ژل سوریمی کاریچون ماهی (Saurida tumbil)1125034910.22059/jfisheries.2014.50349FAامیناوجی فرداستادیارگروه شیلات، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه خلیج فارس بوشهر، برازجان، ایرانسید ولیحسینیاستادیارگروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، کرج، ایران0000-0001-6927-1093علیطاهریاستادیارگروه شیلات، دانشکده علوم دریایی، دانشگاه دریانوردی و علوم دریایی چابهار، چابهار، ایرانJournal Article20120619Impact of bambara groundnut protein isolate (BGPI) on autolysis and gel properties of surimi from lizard fish was investigated. As the levels of BGPI increased (0-3 %), breaking force, deformation and retention/ stability of myosin heavy chain (MHC) of modori gel markedly increased (P<0.05). Nevertheless, only 0.25% BGPI increased above parameters in kamaboko gel. A decreasing trend in whiteness and expressible moisture content of kamaboko gel was observed when the BGPI levels increased. Because of suitability of 0.25% BGPI in kamaboko gel, this level was selected for determination of microstructure and sensory analysis. Microstructure of kamaboko gel added with 0.25 % BGPI had a more compact structure than that without BGPI addition. Regarding sensorial properties, elasticity, texture and general acceptance of kamaboko gel added with 0.25% BGPI was significantly higher than control (P<0.05). Therefore, BGPI at an appropriate level could be a protease inhibitor to improve gel properties of kamaboko. تاثیر پروتئین ایزوله بادام زمینی بامبارا (BGPI) بر خود هضمی و ویژگی های ژل سوریمی کاریچون ماهی بررسی شد. با افزایش سطوح پروتئین ایزوله بادام زمینی بامبارا از سطح صفر تا 3 درصد، نیروی شکست (breaking force)، تغییر شکل (deformation) و پایداری / بقا زنجیره سنگین میوزین ژل مودوری بطور معنیداری افزایش یافت (05/0≥P). اما در ژل کاماباکو، تنها تا سطح 25/0% سبب افزایش پارامترهای مذکور شد. با افزایش سطوح BGPI در ژل کاماباکو، روندی کاهشی در شاخص سفیدی و رطوبت تحت فشار مشاهده شد (05/0≥P). بدلیل بهینه بودن سطح 25/0% BGPI در کاماباکو، این سطح جهت بررسی ساختار میکروسکوپ الکترون و ارزیابی حسی ژل، انتخاب شد. ساختار میکروسکوپ الکترونی ژل کاماباکو با 25/0% BGPI، در مقایسه با تیمار شاهد (بدون (BGPI، متراکم تر بود. همچنین از نظر ارزیابی حسی، میزان قابلیت ارتجاعی، بافت و پذیرش کلی کاماباکو حاوی 25/0% BGPI، بطور معنی داری بیشتر از شاهد بود. بنابراین، BGPI در سطح مناسب، میتواند به عنوان بازدارنده پروتئازی جهت بهبود ویژگی های ژل کاماباکو عمل کند.https://jfisheries.ut.ac.ir/article_50349_049d1fc6a0593a2b63fe24a4a3d5b7c5.pdfدانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهرانشیلات2008-572967120140421Heavy Metal Content in Muscles of the Indian White Shrimp (Fennerpenaeus indicus)مقدار فلزات سنگین در عضله میگوی سفید هندی Fennerpenaeus indicus13245035010.22059/jfisheries.2014.50350FAهادیپورباقراستادیار، گروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، کرج صندوق پستی 4111، ایران0000-0003-0546-8713سید ولیحسینیاستادیار، گروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، کرج صندوق پستی 4111، ایران0000-0001-6927-1093نعمت اللهخراسانیاستاد، گروه محیط زیست، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، کرج صندوق پستی 4111، ایرانسید مهدیحسینیدانشجوی دکترا، گروه محیط زیست، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تربیت مدرس، نور، ایرانپریسادلفیهدانش آموخته کارشناسی ارشد، گروه شیلات، دانشکدة منابع طبیعی، دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر، خرمشهر، ایرانJournal Article20130217Heavy metal (HMs) pollution of aquatic environment has become a great concern in recent years. Commercial aquatic animals, such as shrimp, are highly consumed by human being and may accumulate large amounts of metals from the water, therefore, it is important to determine the concentration of HMs in them. This study was conducted to determine the distribution of several types of heavy metals (Cd, Cr, Cu, Fe, Hg, Mn, Ni, Pb and Zn) in the muscle of Indian white shrimp (<em>Fennerpenaeus indicus</em>) caught in Bandar-e Mahshahr which is located in the north western Persian Gulf Coast of Iran. The mean concentrations of Cd, Cr, Cu, Fe, Hg, Mn, Ni, Pb and Zn were 0.405, 0.694, 18.9, 17.1, 0.413, 0.748, 0.663, 3.71 and 33.2 µg g‑1 respectively. Our results indicated that all analyzed HMs in Indian white shrimp were lower than the threshold values described in literature (i.e., WHO).با توجه به اهمیت بررسی آلودگیهای مربوط به فلزات سنگین در آبزیان خوراکی بدلیل احتمال تجمع فلزات سنگین و همچنین بعنوان شاخصی از آلودگی آبها، تعداد 30 عدد از میگوهای سفید هندی صید شده از آبهای نواحی بندر ماهشهر ( آبان ماه سال 1389) تهیه و از منظر میزان وجود برخی از فلز سنگین مورد آنالیز قرار گرفتند. نتایج حاصل از آنالیز نمونهها نشان داد که میانگین مقدار کادمیوم، کروم، مس، آهن، جیوه، منگنز، نیکل، سرب و روی در بافت عضلۀ میگوی سفید هندی به ترتیب 079/0، 139/0، 69/3، 34/3، 413/0، 146/0، 129/0، 724/0 و 47/6 میکروگرم بر گرم وزن خشک (جیوه بر حسب میکروگرم بر گرم وزن تر اندازهگیری شد) بوده و فلز روی و کادمیوم به ترتیب بیشترین و کمترین غلظت را در بین میگوهای مورد بررسی دارند. مقایسۀ نتایج حاصله با حد مجاز تعیین شده توسط سازمان بهداشت جهانی (WHO) در خصوص فلزات سنگین در آبزیان، نشان داد که به استثناء نیکل، تمامی فلزات مورد بررسی کمتر از حد مجاز تعیین شده میباشند، اما با توجه به آنکه برخی از فلزات سنگین بسیار خطرناک برای سلامتی مصرفکنندگان (مانند جیوه) نزدیک به حد اعلام شده هستند، به منظور ارزیابی دقیقتر مخاطرات ناشی از ورود بیش از حد چنین فلزاتی به مصرف کننده، میبایست سایر منابع دریافت و تعداد دفعات مصرف گونۀ مذکور نیز بررسی گردد.https://jfisheries.ut.ac.ir/article_50350_81baf2d1ad5c9998bb23cd349ec9826b.pdfدانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهرانشیلات2008-572967120140421Molecular and pathological identification of Lactococcusgarvieae isolated from cultured rainbow trout in Ilamشناسایی مولکولی و پاتولوژیک Lactococcus garvieaeجداسازی شده ازماهیان قزل آلای رنگین کمان(Oncorhynchus mykiss)پرورشی ایلام25375035110.22059/jfisheries.2014.50351FAسعیدهحیدری نژاد1- کارشناس ارشد بافت شناسی آبزیان دانشگاه علوم وفنون دریایی خرمشهر و دانشجوی PhDآناتومی و جنین شناسی دامپزشکی دانشگاه شهید چمران، اهواز، ایراننگینسلاماتاستادیار گروه بافت شناسی دانشگاه علوم وفنون دریایی خرمشهر، ایرانفاضلپوراحمداستادیار دانشکده پیرادامپزشکی دانشگاه ایلام، ایراناحمدسواریاستاد گروه زیست دریا دانشگاه علوم وفنون دریایی خرمشهر، ایرانبیتاارچنگیاستادیار گروه زیست دریا دانشگاه علوم وفنون دریایی خرمشهر، ایرانJournal Article20121013In the present study, 60 diseased rainbow trout with clinical signs such as lethargie, erratic swimming and exophthalmia were collected from rainbow trout farms in Ilam in January 2010. For detection the agent of disease, Samples were collected from liver, kidney and spleen of fish and cultured on blood agar and incubated at 22 <sup>º</sup>C for 24 h. Isolates were confirmed using a m-PCR targeting 16S rRNA, <em>lctO</em>-gene and 16S- 23S rRNA that detect<em> Lactococcus garvieae, Streptococcus iniae </em>and<em> S. dysgalactiae</em>, respectively. In the present study a single band of 1100 bp for <em>L. garvieae</em> for most of isolates. It concluded that the main agent of septicemia was <em>L. garvieae</em>. Edema of the secondary lamellae and epithelial lifting, lamellar capillary aneurysms, hypertrophy and hyperplasia of epithelial cells in gill and thickening of the glomerular basement membrane of glomerulus capsule,tubular cell necrosis, increase of melanomacrophage centers, blood congestion and hemorrhage in the kidney were the most histopathological changes observed in the diseased fish. In conclusion, it seems that Multiplex PCR is a definite method for rapid detection of bacteria in mixed infection.در مطالعه حاضر 60 قطعه ماهی با علائم کلینیکی نظیر بی حالی، شنای نامنظم و اگزوفتالمی از مزارع پرورشی قزلآلای رنگین کمان واقع در اطراف شهر ایلام در بهمن ماه 1388 جمع آوری شد. جهت تشخیص عامل اصلی بیماری، نمونههایی از کبد، کلیه و طحال برداشته و در محیط کشت آگار خوندار ( blood agar) در دمای 22 درجه سانتیگراد به مدت 24 ساعت انکوبه شد. جهت تأیید ایزولهها از multiplex PCR و ژنهای 16S rRNA، <em>lctO</em> و 16S- 23S rRNA که به ترتیب جهت شناسایی <em> Lactococcus garvieae</em>, و <em>Streptococcus iniae. S. dysgalactiae</em> به کار می روند استفاده شد. در این مطالعه برای غالب ایزولهها باندی به طول bp 1100 تشکیل شد که مربوط به باکتری <em> L. garvieae</em> می باشد. بر این اساس می توان نتیجه گرفت که عامل اصلی بروز سپتی سمی <em>L. garvieae</em> بوده است. نتایج حاصل از مطالعات هیستوپاتولوژیک در ماهیان مبتلا به لاکتوکوکوزیس شامل ایجاد فضای ادماتوز و بلند شدن اپیتلیوم لاملاها، آنوریسم در مویرگهای لاملا، هیپرتروفی و هیپرپلازی سلولهای اپیتلیال و افزایش لکوسیتها در آبشش، ضخیم شدگی غشای پایه گلومرولی، نکروز سلولهای توبولی، افزایش مراکز ملانوماکروفاژ، احتقان و خونریزی در کلیه بود. در نهایت به نظر می رسد Multiplex PCR روش تشخیصی قطعی جهت شناسایی سریع باکتری به ویژه در عفونت های ترکیبی می باشد.https://jfisheries.ut.ac.ir/article_50351_b0b9460d1015df1f096a1e8327af99eb.pdfدانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهرانشیلات2008-572967120140421The Comparison of Growth Performance and Survival Rate of Sterlett (Acipenser ruthenus) and Siberian Sturgeon (Acipenser baerii) From Larvae to Fingerlingمقایسه عملکرد رشد و بازماندگی لارو تاسماهی سیبری (Acipenser baerii) و استرلیاد (Acipenser ruthenus) در مرحله تغذیه فعال تا انگشت قد39475035210.22059/jfisheries.2014.50352FAسجاددروی قاضیانیدانش آموخته مرکز آموزش علوم و صنایع شیلاتی کشاورزی میرزاکوچک خان، گیلان، ایرانایوبیوسفی جوردهیدکتری تخصصی (PhD.) موسسه تحقیقات بین المللی تاسماهیان دریای خزر، ایرانرضوان الهکاظمیمربی پژوهشی موسسه تحقیقات بین المللی تاسماهیان دریای خزر، ایرانمحسنپوراسدیمربی آموزشی مرکز آموزش علوم و صنایع شیلاتی کشاورزی میرزاکوچکخان گیلان، ایرانJournal Article20121120This study was carried out on the growth and survival rates of <em>Acipenser ruthenus</em> and from larvae to fingerling stages. A total of 4000 larvae from each species were provided and stocked in 2 fiberglass tanks (2000 larvae in each tank with volume 3.2 m3). Food Conversion Ratio (FCR) for both species was 3.07 ± 0.3 in this period, which showed no significant difference statistically significantly (P>0.05). Based on these results, the mean weight of <em>Acipenser ruthenus</em> larvae was 21.8 ± 0.82 mg at the start phase of activated feeding and reached to 3 ± 0.35 g in fingerlings at the end after 76 days. The mean weight of Siberian sturgeon larvae was 23.7 ± 2.06 mg at the beginning of the study and reached to 2.8 ± 0.19 g at the end. Specific growth rate (SGR) in <em>Acipenser ruthenus</em> and <em>Acipenser baerii</em> was 2.77 ± 0.02% and 2.72 ± 0.02 percent, respectively that showed no significant difference. Survival rate in <em>Acipenser ruthenus</em> and <em>Acipenser baerii</em> were 45.5 ± 0.016 and 32.5 ± 0.15 that showed significant difference (P>0.05). Therefore, survival rate indices in <em>Acipenser ruthenus</em> were better than <em>Acipenser baerii</em> stocked in fiberglass tanks.این مطالعه به منظور مقایسه و بررسی وضعیت رشد و بازماندگی بچه تاسماهی استرلیاد و سیبری از مرحله تغذیه فعال تا مرحله انگشت قد در مخازن فایبرگلاس انجام شد. بدین منظور تعداد 4000 قطعه لارو از هرگونه در مرحله تغذیه فعال (در دو مخزن فایبرگلاسm32/3 به تعداد 2000 قطعه) در شرایط یکسان پرورشی از نظر شرایط فیزیکوشیمایی و حجم آب، ذخیره سازی شدند. ضریب تبدیل غذایی (FCR) در دوره پرورش برای هر دو گونه بطور میانگین30/0±07/3 بدست آمد که فاقد اختلاف معنی دار بود (05/0P>). بر اساس نتایج حاصل، وزن لاروهای استرلیاد و سیبری بترتیب از میانگین وزنی82/0 ± 8/21 و 06/2 ± 7/23 میلیگرم در ابتدای آزمون به وزن نهایی 35/0± 3 و 19/0± 8/2 گرم پس از 76 روز رسید. میزان نرخ رشد ویژه ((SGR در تاسماهی استرلیاد و سیبری بترتیب 02/0 ± 77/2 و 02/0 ± 72/2 درصد بود که اختلاف معنیداری مشاهده نشد (05/0P>). اما میزان بازماندگی در تاسماهی سیبری و استرلیاد بترتیب 15/0± 5/32 و 16/0± 5/45 درصد بود که از نظر آماری دارای اختلاف معنیداری بود (05/0P>). با توجه به نتایج حاصل، ضریب رشد و بازماندگی در تاسماهی استرلیاد از وضعیت مطلوبتری نسبت به تاسماهی سیبری در مخازن فایبرگلاس برخوردار بود.https://jfisheries.ut.ac.ir/article_50352_3d91732df9023f26fa673c29486158df.pdfدانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهرانشیلات2008-572967120140421Estimation of density of trout in fish farm using image-processing techniqueتخمین تراکم ماهی قزل آلا در استخر پرورش با استفاد از فناوری پردازش تصویر49595035310.22059/jfisheries.2014.50353FAجوادذبیحیدانشجوی کارشناسی ارشد بخش مکانیک ماشینهای کشاورزی دانشگاه شیراز، شیراز، ایران.سید مهدینصیریاستادیار بخش مکانیک ماشینهای کشاورزی دانشگاه شیراز، شیراز، ایران.عبدالعباسجعفریاستادیار بخش مکانیک ماشینهای کشاورزی دانشگاه شیراز، شیراز، ایران.Journal Article20120616Fish is one of the major sources of animal protein that has an important role as a healthy food for people. To supply this useful food source, fish farming in ponds has been considered and developed. Since about 57% of the total cost of fish farms is spent on fish feeds, fish farmers would like to determine the mass of live fishes accurately within period of the rearing. So far, the weight and mass density of live fishes is estimated by statistical methods with an error of about 15 to 25 percent. Therefore, a new method for estimation of the live mass density of fishes was proposed using image-processing technique. A metal frame for installation of a digital still camera was designed and installed on the pool, and at six stages of growth season, several images were taken for different fish densities. An accurate scale was used to measure the actual weight of fishes. Images were then analyzed using MATLAB software. Results showed that at each growth stage, the area of live fishes (in pixel) and actual weight of fishes followed a linear relationship with coefficients of determination (R<sup>2</sup>) of 0.937, 0.962, 0.790, 0.988, 0.991 and 0.942 from the beginning of growth to final stage of fish harvest. Model was validated with new set of data, and results revealed no significant difference between actual and estimated densities at 5% level of significance.ماهی یکی از منابع مهم پروتئین حیوانی است که نقش مهمی در تامین غذای سالم برای افراد جامعه دارد. برای تامین این منبع مفید، پرورش ماهی در استخرها مورد توجه قرار گرفته و توسعه داده شده است. با توجه به اینکه هزینهی تغذیه ماهی در حدود 57% کل هزینه پرورش آن را شامل میشود، پرورش دهندگان ماهی تمایل به تعیین دقیق توده زنده ماهیها در زمانهای مورد نیاز برای تغذیه آن ها دارند. هم اکنون تشخیص وزن و تراکم توده زنده ماهیها به صورت آماری صورت میگیرد که با خطایی حدود 15 تا 25 درصد روبرو میباشد. بنابراین یک روش جدید برای تعیین تراکم توده زنده درون استخر به کمک پردازش تصویر در این مطالعه پیشنهاد گردید. بر همین اساس سازهای برای استقرار دوربین بر روی استخر نصب گردید و در 6 مرحله از فصل رشد از تراکمهای مختلف به تعداد کافی عکس تهیه شد. وزن واقعی ماهیها نیز اندازه گیری شد. عکسها با نرم افزار متلب مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحقیق نشان داد که در هر مرحله از فصل رشد بین تعداد پیکسلهای مربوط به تصاویر ماهیها و وزن واقعی آنها یک رابطه خطی مناسب با ضرایب تبیین 937/0، 962/0، 790/0، 988/0، 991/0 و 942/0 به ترتیب از زمان بارگیری استخر تا زمان برداشت ماهی وجود دارد. اعتبارسنجی مدل با داده های جدید مورد بررسی قرار گرفت و نتایج رابطه بدست آمده نشان داد که بین تراکم واقعی و تراکم بدست آمده از مدل ریاضی اختلاف معنی داری در سطح احتمال پنج درصد وجود ندارد.https://jfisheries.ut.ac.ir/article_50353_ebc94002724884b842c4b32bfb012bd5.pdfدانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهرانشیلات2008-572967120140421Investigation of the genetic variability in Litopenaeus vannamei shrimp, using SSR markers, in Jask port of Hormozgan provinceبررسی تنوع ژنتیکی در میگوی Litopenaeus vannamei با استفاده از نشانگرهای ژنتیکی SSR در بندر جاسک استان هرمزگان61745035410.22059/jfisheries.2014.50354FAسیوانرضائیدانشجوی کارشناسی ارشد،گروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، کرج، ایرانحمیدفرحمنددانشیارگروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، کرج، ایران0000-0002-3981-1826محمدعلینعمت الهیاستادیار گروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، کرج، ایران0000-0003-1748-1958Journal Article20130525Due to the lack of specified linage and parentage information from exotic broodstocks of <em>Litopenaeus vannamei </em>shrimp, in Iran, the status of genetic structure and genetic variability of this species isn<sup>’</sup>t clear. In order to estimate the current status of genetic pool and investigate the genetic variability indices, total of 30 samples from Amiri and Gorgeaj farms in Jask port of Hormozgan province, were detected with four microsatellite markers Pvan1758, TUDGLv1-3.224, TUDGLv5-7.33 & TUDGLv7-9.17. The number of alleles in every marker was 5-10; the mean number of alleles (Na) by populations ranged from 7.5 to 7.75 and their effective number of alleles (Ne) from 4.834 to 5.148. The mean value of observed heterozygosity (Ho) by populations ranged from 0.458 to 0.479, which was lower than the expected one (0.791-0.794). Observed heterozygosity values (Ho) were lower than expected heterozygosity values (He), except for TUDGLv1-3.224, in Gorgeaj population that indicating a general deficit of heterozygous types for the under studied markers. Mean polymorphism information content (PIC) in two populations based on markers (0.88), indicating the high polymorphism of studied markers. Amiri<sup>’</sup>s farm population in TUDGLv5-7.33 and Pvan1758 (P<0.001) markers; Gorgeaj<sup>’</sup>s farm population in TUDGLv5-7.33 (P<0.01), TUDGLv7-9.17 and Pvan1758 (P<0.001) markers; departed from Hardy-Weinberg equilibrium (HWE). The mean coefficient of inbreeding (F<sub>IS</sub>), 41%, and the coefficient of genetic differentiation among populations (F<sub>ST</sub>), was 0.100. Using analysis of molecular variance (AMOVA), the molecular variability among (15%) and within (85%) populations were obtained. Also, values of PhiPT and Nm, 0.149 and 1.432 respectively, showed that there is moderate genetic differentiation and adequate gene flow among two studied populations. The high F<sub>IS </sub>and moderate F<sub>ST</sub> highlight the importance of continuous evaluation of genetic variability in Hormozgan cultured <em>Litopenaeus vannamei </em>shrimp populations. با توجه به نبود اطلاعات دودمانی و نسبی مشخص از مولدین وارداتی میگوی وانامی (<em>Litopenaeus vannamei</em>)، در کشور، وضعیت ساختار ژنتیکی و تنوع ژنتیکی این گونه مشخص نیست. به منظور برآورد وضعیت کنونی خزانه ژنتیکی و بررسی شاخص های تنوع ژنتیکی، مجموع 30 نمونه از دو مزرعه امیری و گورگیج در بندر جاسک استان هرمزگان با چهار نشانگر ریزماهواره ای P<sub>van</sub>1758، TUDGLv1-3.224، TUDGLv5-7.33، و TUDGLv7-9.17 ردیابی شدند. تعداد آلل ها در هر نشانگر، پنج تا ده آلل بود. میانگین تعداد آلل ها (Na) از نظر جمعیتی، محدوده ای از 5/7 تا 75/7 و تعداد موثر آنها (Ne) از 834/4 تا 148/5 بود. میانگین مقدار هتروزیگوتی مشاهده شده (Ho) از نظر جمعیتی، محدوده ای از 458/0 تا 479/0، که کمتر از مقدار هتروزیگوتی مورد انتظار (791/0 تا 794/0) بود. مقادیر هتروزیگوتی مشاهده شده (Ho) پایین تر از مقادیر هتروزیگوتی مورد انتظار (He) بودند، بجز برای TUDGLv1-3.224، در جمعیت گورگیج، که نقص کلی انواع هتروزیگوتی را برای نشانگرهای تحت مطالعه نشان می دهد. میانگین محتوی اطلاعات چند شکل (PIC) در دو جمعیت از نظر نشانگری (88/0)، نشان دهنده به شدت چند شکل بودن نشانگرهای مورد مطالعه است. جمعیت مزرعه امیری در نشانگرهای TUDGLv5-7.33 و P<sub>van</sub>1758 (P<0.001)؛ و جمعیت مزرعه گورگیج در نشانگرهای TUDGLv5-7.33 (P<0.01)، TUDGLv7-9.17 و P<sub>van</sub>1758 (P<0.001)؛ از تعادل هاردی- واینبرگ (HWE) انحراف داشتند. میانگین ضریب درون آمیزی (F<sub>IS</sub>)، 41%، و ضریب تمایز ژنتیکی جفتی بین جمعیتی (F<sub>ST</sub>)، 100/0 بود. با استفاده از تجزیه و تحلیل واریانس مولکولی (AMOVA)، تنوع مولکولی بین جمعیتی (15%) و درون جمعیتی (85%)، بدست آمدند. همچنین، مقادیر PhiPT و Nm، به ترتیب 149/0 و 432/1، نشان داد که تمایز ژنتیکی متوسط و جریان ژنی کافی بین دو جمعیت مطالعه شده وجود دارد. F<sub>IS</sub> بالا و F<sub>ST</sub> متوسط، اهمیت ارزیابی مداوم تنوع ژنتیکی را در جمعیت های میگوی وانامی پرورشی در هرمزگان، مورد تاکید قرار می دهد.https://jfisheries.ut.ac.ir/article_50354_83e1f4b075f2be21205414004d95bd27.pdfدانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهرانشیلات2008-572967120140421Spatial Distribution of Macrobenthic Communities in Relation to Environmental Conditions on the Intertidal and Subtidal of Bushehr Coastsپراکنش مکانی جوامع ماکروبنتیک در ارتباط با شرایط محیطی سواحل بینجزر و مدی و زیرجزر و مدی بوشهر75865035510.22059/jfisheries.2014.50355FAاکبرفارسیکارشناس ارشد، زیست شناسی دریا، دانشکده علوم دریایی، دانشگاه تربیت مدرس، ایرانجعفرسیف آبادیدانشیار، گروه بیولوژی دریا، دانشگاه تربیت مدرس، ایرانفریدونعوفیاستادیار، موسسه تحقیقات شیلات، ایرانJournal Article20120624The spatial distribution of the macrobenthos community was studied along the Iranian coasts of Persian Gulf of Bushehr province. Samples were collected with van Veen grab from intertidal (0 m) and subtidal (depths 5 m and 10 m) zones at 16 stations determined in 6 transects, including 4 harbors (Genaveh, Bandargah, Rostami and Asaluyeh) and 2 creeks (Farakeh and Shif). A total of 17 groups (taxa) of macrobenthos were identified during research so that the most dominant assemblages belonged to Mollusca, Annelida, Arthropoda and miscellaneous groups, respectively. The average density (abundance) of macrofauna in depth*station ranged from 450 to 4380 ind/m2 and the average biomass (wet) ranged from 9 to 165 g/m2, also. Highest value of density and biomass were observed at 10 m and intertidal depths, respectively. Generally, the environmental parameters such as water depth, transect, sediments texture and organic matter found to influence the biological indices (density and biomass), ecological indices (diversity and richness) and structure distribution pattern of macroinvertebrates. In conclusion with increase depth and soft sediment was showed high density and decrease biomass. Also, density and biomass varied significantly (p<0.05 and p<0.01) which could be correlated with combination of different factors such as depth, transect, sediment characteristics, hydrodynamic conditions and marine pollution.پراکنش مکانی جمعیت ماکروبنتوزها در طول سواحل ایرانی خلیج فارس از استان بوشهر مورد مطالعه قرار گرفت. نمونهها با گرب van Veen از نواحی بینجزر و مدی (0 متر) و زیرجزر و مدی (اعماق 5 و 10 متر) در 16 ایستگاه و 6 ترانسکت شامل 4 بندر (گناوه، بندرگاه، رستمی و عسلویه) و 2 خور (فراکه و شیف) جمعآوری شد. در کل 17 گروه از ماکروبنتوزها در تحقیق حاضر شناسایی شدند بهطوریکه بیشترین اجتماعات غالب بهترتیب متعلق به نرمتنان، کرمهای حلقوی، بندپایان و سایر ماکروبنتوزها بود. میانگین تراکم (فراوانی) ماکروبنتوزها در اثر متقابل عمق × ترانسکت در دامنهای از 450 تا 4380 عدد در متر مربع و میانگین بیوماس (تر) نیز در دامنهای از 9 تا 165 گرم در متر مربع قرار داشت. بالاترین فراوانی و بیوماس ماکروبنتوزها بهترتیب در اعماق 10 متر و بینجزر و مدی مشاهده شد. بهطورکلی تاثیر پارامترهای محیطی مانند عمق آب، ترانسکت، بافت و مواد آلی رسوبات بر شاخصهای بیولوژیک (تراکم و بیوماس) و شاخصهای اکولوژیک (تنوع و غنا) و الگوی پراکنش ساختار ماکروبنتوزها مشخص شد. در نتیجه با افزایش عمق و رسوبات نرم، تراکم بالا و کاهش بیوماس مشاهده شد. همچنین تراکم و بیوماس اختلاف معنیدار (05/0><em>p</em> و 01/0><em>p</em>) داشت که میتواند با ترکیبی از فاکتورهای مختلف مانند عمق، ترانسکت، ویژگیهای رسوب، شرایط هیدرودینامیک و آلودگی دریا مرتبط باشد.https://jfisheries.ut.ac.ir/article_50355_1c394f8b164514e66a2a55098be613a8.pdfدانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهرانشیلات2008-572967120140421Use of an Otoscope to Sex Identification of Cultured Great Sturgeon Huso husoاستفاده از اتوسکوپ در تعیین جنسیت فیل ماهیان (Huso huso) پرورشی87945035610.22059/jfisheries.2014.50356FAبهرامفلاحتکاردانشیار گروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه گیلان، صومعه سرا، گیلان، ایرانحسنعلیشاهواریکارشناس مزرعه پرورش ماهیان خاویاری مروارید قروق، تالش، گیلان، ایرانJournal Article20121106In the present study, an otoscope was used to sex identification of 3-year old great sturgeon <em>Huso huso</em> in a weight range of 2.5-5.5 kg. For direct observation of gonads and identify sexes, 2350 fish were considered for this procedure with a small incision of 0.6-0.8 cm through the abdomen with insert of otoscope into the body cavity. The results showed that 99.2% of fish could be sexed via the otoscope and the sex ratio was classified as 1:0.98. Result revealed that otoscopy is a high accurate and efficient technique for sex identification of great sturgeon in 3-year old fish.در مطالعه حاضر جهت تعیین جنسیت فیل ماهیان سه ساله پرورشی در محدوده وزنی 5/5-5/2 کیلوگرم از اتوسکوپ استفاده گردید. 2350 فیل ماهی برای این کار در نظر گرفته شد بطوری که با یک برش کوچک 8/0-6/0 سانتیمتری، پروب دستگاه اتوسکوپ وارد ناحیه شکمی گردید و گنادها برای تعیین جنسیت مورد مشاهده و بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد 2/99 درصد ماهیان با استفاده از این روش قابل تفکیک جنسیت بوده و نسبت جنسی ماهیان مورد مطالعه 98/0: 1 محاسبه گردید. این مطالعه مشخص ساخت تعیین جنسیت در فیل ماهیان با حداقل 3 سال سن از طریق اتوسکوپی به راحتی و با دقت بالایی قابل انجام است.https://jfisheries.ut.ac.ir/article_50356_0ccbb0c1336f27bfc1e59e773d8231d7.pdfدانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهرانشیلات2008-572967120140421Determination of the age structure, Growth models from sand goby (Neogobius pallasi Berg, 1916) in the Kaboodval, Zaringol and Shirabad Streams.تعیین ساختار سنی و پارامترهای رشد گاوماهی شنی (Neogobius Pallasi (Berg, 1916 در نهرهای کبودوال، زرینگل و شیرآباد- استان گلستان951085035710.22059/jfisheries.2014.50357FAعرفانکریمیاندانشجوی دکترای شیلات، دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر، ایرانرسولقربانیدانشیار گروه شیلات، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان. ایراناصغرعبدلیدانشیار پژوهشکده علوم محیطی دانشگاه شهید بهشتی.، تهران، ایرانJournal Article20120710The purpose of this study was to determine the age structure, Growth models and it’s variation from sand goby <em>Neogobius pallasi</em>, in Kaboodval, Zaringol and Shirabad Streams. For this purpose,104, 30 and 62 specimens were studied in three streams, respectively, in summer 2008. Both male and female comprised five age groups (0<sup>+ </sup>- 4<sup>+</sup>). The maximum lengths were 137.55, 114.1 and 137.97 mm (TL) respectively. The most frequent age was 1<sup>+</sup>. There were only significant differences in sex ratio of specimensin the Shirabad Stream (p< 0.05). Growth model were positive allometric for specimens of the Kaboodval and Zaringol Streams (b>3) but in the Shirabad Stream was isometric (b=3). Based on the von Bertalanffy growth model, L∞ and Kin the Kaboodval, Zaringol and Shirabad Streams were (L ∞ = 143.7 K = 0.774, L ∞ = 122.1 K = 0.777 and L ∞ = 147.3 K = 0.66) and also the growth performance Index(φ), were 4.20, 4.06 and 4.15 respectively. The highest values of condition factor were observed in the Kaboodval and Shirabad Streams (1<sup>+</sup>), in the Zaringol stream (3<sup>+</sup>) an it’s minimum was for age group (0<sup>+</sup>) in three streams. After 2<sup>+</sup> year age, significantly decrease in growth rate was observed. The stressful ecological conditions of Rivers in comparison with Sea ecosystems including of rapid changes in flow rate and human manipulation in environmental factors of River, may have some influences on the reducing longevity or eliminating the elder samples in population.هدف از این تحقیق تعیین ساختار سنی، الگوهای رشد و تنوع پارامترهای آن در جمعیت گاوماهی شنی در نهرهای کبودوال، زرین گل و شیرآباد میباشد. بدین منظور 104، 30 و 62 نمونه به ترتیب از نهرهای کبودوال، زرینگل و شیرآباد در تابستان 1387 بررسی شد. هر دو جنس نر و ماده از 5 گروه سنی <sup>+</sup>0 تا <sup>+</sup>4 تشکیل شده بودند. بزرگترین نمونه مشاهده شده به ترتیب دارای طول کل، 55/137، 1/114 و 97/137 میلیمتر بود. گروه سنی <sup>+</sup>1 در هر سه نهر دارای بیشترین فراوانی بود. اختلاف معنیداری بین فراوانی نر و ماده فقط در نهر شیرآباد مشاهده گردید (p<0.05). الگوی رشد در نمونههای کبودوال و زرینگل از نوع آلومتریک مثبت (b>3)، اما در نمونههای شیرآباد ایزومتریک (b=3) بود. بر اساس پارامترهای معادله رشد برتالانفی، L∞ و K در نهرهای کبودوال، زرینگل و شیرآباد به ترتیب (7/143 L∞= 774/0K= ، 1/122 L∞= 777/0 K= و 3/147 L∞= 66/0K= بهدست آمد و همچنین شاخص عملکرد رشد پائولی و مونرو (<em>ϕ</em>) به ترتیب 20/4، 06/4 و 15/4 بود. بیشترین مقدار فاکتور وضعیت در نهرهای کبودوال و شیرآباد در سن <sup>+</sup>1 و برای نهر زرینگل در سن <sup>+</sup>3 و کمترین آن برای هر سه نهردر سن <sup>+</sup>0 نشان داده شد. بعد از دو سالگی کاهش نسبتاً محسوسی در ضریب رشد لحظهای مشاهده گردید. شرایط اکولوژیکی نسبتاً استرسزای رودخانهای در مقایسه با دریا شامل تغییرات سریع در میزان دبی و جریان آب، دستکاریهای انسانی در محیط زیست رودخانهای ممکن است از عوامل کاهش طول عمر یا حذف نمونههای پیر در جمعیتها باشد.https://jfisheries.ut.ac.ir/article_50357_4582a07dd4cd43de76eeea92659a6882.pdfدانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهرانشیلات2008-572967120140421A Comparative Study on the Effect of Trypsin Treatment and Clay Method on Jelly Coat Removal of the Persian Sturgeon (Acipenser persicus) Ovaمطالعه تطبیقی اثر آنزیم تریپسین و روش متداول گلشویی در حذف لایههای چسبنده تخم لقاحیافته تاسماهی ایرانی Acipenser persicus1091225035810.22059/jfisheries.2014.50358FAبیتاکلوانی نیتلیدانشجوی کارشناسی ارشد گروه شیلات، دانشکده علوم دریایی و منابع طبیعی، دانشگاه تربیت مدرس، نور، ایرانباقرمجازی امیریاستادگروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، کرج، ایرانمحمدرضاکلباسیدانشیار گروه شیلات، دانشکده علوم دریایی و منابع طبیعی، دانشگاه تربیت مدرس، نور، ایراناحمدنوریاستادیار گروه شیلات، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه هرمزگان، بندرعباس، ایرانJournal Article20110620The present study investigated the effects of different concentrations of trypsin to eliminate egg stickiness of the Persian sturgeon (Acipenser persicus). Embryo survival rate and adhesiveness removal time were the criteria used to compare our method with the common methodology using clay. Also, thickness of corion was measured during the experiment using histological assay. The eggs were exposed to four different enzyme concentrations (1, 3, 6 and 12 IU/ml) for 30 minutes after fertilization of eggs and washing with water. In addition, one group was exposed to clay and considered as control. All five groups (each with three replicates with 150 eggs in each replicate) were sampled at the beginning of experiment at time 0 (when egg activation was done and jelly coat was formed) and another three times each with 10‑minute interval. Sampled eggs were fixed in Bouin solution. In each treatment, adhesiveness removal time was recorded. To determine embryo survival rate, sampling was done 60 hours after the fertilization. The highest survival rate with 86.9 ± 2/19% was found in 6 IU/ml treatment., which was significantly higher (P<0.05) than the those of the other groups (75.2 ± 0.88%, 77.1 ± 2.1%, 77.3 ± 2.26% and 77 ± 2.75% in 1 IU/ml, 3 IU/ml, 12 IU/ml and control, respectively). The shortest adhesiveness time was six minutes for 12 IU/ml treatment. The adhesiveness time for 1, 3, 6 IU/ml and control groups were 19, 15, 11 and 23 minutes, respectively. Histological studies revealed no physical damage in the control and all treated groups. The results of this study showed that jelly coat thickness was correlated negatively with time in different treatments. In conclusion, trypsin is more reliable method for de‑adhesion of Persian sturgeon egg compare to the common method. The suggestive concentration of trypsin is 6 IU/ml that removes the adhesiveness within 11 minutes.در این تحقیق به منظور رفع چسبندگی تخمهای لقاح یافته تاسماهی ایرانی (<em>Acipenser persicus</em>) از آنزیم تریپسین استفاده شد. نتایج مربوط به مدت زمان لازم برای رفع چسبندگی و درصد بازماندگی جنینی با روش سنتی رفع چسبندگی (شستشوی تخمها با گل رس) مقایسه شد. همچنین مطالعه تطبیقی اثرات بافت شناسی آنزیم و ذرات رس بر دیواره خارجی دور تخم صورت گرفت. بعد از لقاح و 2 بار آبکشی، تخمها به مدت 30 دقیقه در معرض 4 غلظت متفاوت آنزیم تریپسین (IU/ml 6،3،1 و12) قرار داده شدند. بخشی از تخمها طی همین مدت زمان به عنوان شاهد با گل رس مورد شستشو قرار گرفتند تیمارهای آزمایش شامل 4 تیمار با آنزیم در غلظتهای یادشده و 1 تیمار مربوط به گل شویی (تیمار شاهد) بود. هر تیمار در 3 تکرار و برای هر تکرار 150 تخم لقاح یافته در نظر گرفته شد. 1 بار در لحظه شروع آزمایش و سپس هر 10 دقیقه تا زمان پایان رفع چسبندگی از تخمها نمونه برداری به عمل آمده و این تخمها به منظور بررسیهای بافت شناسی در محلول بوئن تثبیت شد. در هر یک از تیمارها زمان رفع شدن چسبندگی ثبت گردید. 60 ساعت بعد از لقاح در صد بازماندگی جنینی با سنجش میزان تخمهای دارای جنین سالم و طبیعی در هر یک از تیمارها شمارش شد. بیشترین میزان بازماندگی جنینی 19/2±9/86 درصد در غلظت IU/ml 6 حاصل شد که با استناد به نتایج آزمون ANOVA به طور معنیدار از تیمار شاهد بالاتر بود (05/0p˂). میزان بازماندگی 88/0±2/75 درصد، 1/2±1/77 درصد، 26/2±3/77درصد و 75/2±0/77درصد به ترتیب در تیمارهای IU/ml 1، IU/ml 3، IU/ml 12 و تیمار شاهد بدست آمد. کمترین زمان لازم برای رفع چسبندگی تخمها 6 دقیقه و مربوط به غلظت IU/ml 12 بود. این زمان برای غلظتهای IU/ml 1، 3، 6 و گروه شاهد به ترتیب 19، 15، 11 و 23 دقیقه بوده است. بررسی بافت شناسی لایه چسبنده دور تخم هیچگونه آسیب فیزیکی را در تیمار شستشو با گل رس نشان نداد. در این بررسیها مشخص شد ضخامت لایه چسبنده در تیمارهای آنزیمی با افزایش زمان نسبت معکوس داشته و در زمان یکسان، این ضخامت با غلظت آنزیم ارتباط دارد. با توجه به نتایج به دست آمده از این تحقیق میتوان این گونه نتیجه گرفت که آنزیم تریپسین میتواند با موفقیت جهت حذف واقعی لایه چسبنده در تاسماهی ایرانی مورد استفاده قرار گیرد. دوز پیشنهادی برای رفع چسبندگی، IU/ml 6 است که زمان انجام عمل در دوز ذکر شده 11 دقیقه میباشد.https://jfisheries.ut.ac.ir/article_50358_6a261a435edb766015fabfe48a717305.pdfدانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهرانشیلات2008-572967120140421Feeding behavior and Taste preferences of Rutilus frisii kutum to Free Amino Acidsبررسی ترجیح چشایی و رفتار غذایی ماهی سفید(Rutilus frisii kutum) با استفاده ازغلظتهای مختلف اسیدهای آمینه آزاد1231365035910.22059/jfisheries.2014.50359FAگلینوریدانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، ایرانولیجعفریاستادیار گروه شیلات دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، ایرانرسولقربانیدانشیار گروه شیلات دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، ایرانشیداگلیدانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، ایرانJournal Article20120506Free amino acids have a stimulatory effect on the taste system. Taste preferences of Mahi sefid (<em>Rutilus Frissi Kutum</em>) 1.5±0.5g to granules containing different amounts of amino acids were established. The granules containing different concentrations amino acids, and control (lacking amino acids) preparation, and behavioral responses to each granule were recorded. Highest palatability index, percentage of consumption and consumption/grasp, were observed at concentrations of 0.01M of Glutamic acid. Least palatability index, percentage of consumption and consumption/grasp were observed at different concenterations of cysteine. No significant difference at repeat the grasp in the several of amino acids (P≥0.05), but in high concentrations of substances decreased. High correlation was between in duration of storage granules in the mouth and palatability index. Proline and Glutamic acid were highly attractive and methionine and cysteine were neutral or deterent. Different behavioral responses in varied fish speaces to same amino acids, ascribed to highly species-specific in fish taste preferences.پژوهش ها نشان می دهدکه اسیدهای آمینه آزاد اثرتحریکی بر سیستم چشایی ماهی ها دارد. وجود این مواد در غذاهای آزمایشی باعث تغییر در رفتار غذایی ماهیها شده و مصرف بیشتر غذا را در پی دارد. در مطالعه حاضر پاسخ های رفتار چشایی بچه ماهی های سفید(<em>Rutilus frisii kutum</em>) به گرانول های حاوی مقادیر مختلف اسید آمینه های متیونین، پرولین، سیستئین و اسید گلوتامیک وتعیین مطبوعیت چشایی آن ها با استفاده ازعلم رفتار شناسی مورد بررسی قرار گرفت. به این منظور گرانولهای حاوی غلظتهای (001/ 0 ،01/0و 05/0 مولار) این مواد وگرانول های شاهد تهیه و پاسخ های رفتار غذایی در مواجه با هریک از گرانول ها ثبت گردید. دربین غلظت های مختلف استفاده شده، بیشترین درصدمصرف، بالاترین شاخص مطبوعیت و درصد خورده به تلاش در غلظتهای مختلف پرولین و اسید گلوتامیک مشاهده شد (05/0P<)، تکرار عمل قاپیدن در مواجه با اسیدهای آمینه مختلف، تفاوت معنی دار نشان نداد، اما در غلظت بالای مواد تعداد قاپیدن آن کاهش یافت. همچنین مدت زمان نگهداری گرانولها در دهان از همبستگی بالا با شاخص مطبوعیت برخوردار بود. عدم تفاوت معنی دار (05/0P>) در میزان مصرف گرانولهای حاوی متیونین و سیستئین درمقایسه با شاهد، آنها را در دسته اسیدهای آمینه خنثی برای ماهی سفید قرار داد درحالیکه اسید آمینه پرولین و اسید گلوتامیک با ایجاد تفاوت معنی دار در میزان مصرف گرانولها از جاذبیت چشایی برای ماهی سفید برخوردار بودند. تفاوت در پاسخ چشایی گونههای مختلف ماهی به اسیدهای آمینه مشابه، به اختصاص گونهای در ترجیح چشایی نسبت داده شده است.https://jfisheries.ut.ac.ir/article_50359_7d1db495c7b994fd956b752d745af790.pdfدانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهرانشیلات2008-572967120140421A comparative study of healthy and lost larvae of Beluga (Huso huso) body shape using geometric morphometric methodبررسی مقایسه ای شکل لارو های سالم و تلف شده فیل ماهی (Huso huso) با استفاده از روش ریخت سنجی هندسی1371475036010.22059/jfisheries.2014.50360FAحمیداسحق زادهدانش آموخته کارشناسی ارشد گروه شیلات، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی کرج، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهرانسهیلایگدریاستادیار گروه شیلات، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی کرج، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران0000-0001-8649-9452هادیپورباقراستادیار گروه شیلات، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی کرج، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران0000-0003-0546-8713غلامرضارفیعیاستاد گروه شیلات، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی کرج، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهرانJournal Article20120313High mortality of Beluga larvae (<em>Huso huso</em>) is occurred with beginning of their exogenous feeding in hatcheries and this appears to be linked to various types of body shape deformities. This study was conducted to compare the body shape of healthy and lost beluga larvae (15DPH) and to find the patterns of body shape deformities among lost larvae using geometric morphometric method. This method was applied to extract shape data as landmark’s coordinates. Specimens were photographed using digital camera and the landmarks put on two-dimensional images using TpsDig2. Landmark data after GPA (Generalized Procrustes Analysi) analyzed using PCA and DFA and the patterns of body shape deformities were illustrated in deformation grids. Results displayed significant differences between healthy and lost larvae body shape (<em>P</em><0.0001). In addition, various pattern of deformities found in the head area (snout and operculum) and anterior portion of tail. These deformities probably effect on swimming function and food obtaining of larvae.تلفات بالا در زمان بعد از شروع تغذیه فعال در لارو ماهیان خاویاری از مهمترین معضلات موجود در مراکز تکثیر و پرورش است و به نظر می رسد این تلفات ناشی از انواع بدشکلی ها در قسمت های مختلف بدن باشد، که بروی بازماندگی و بازار پسندی ماهیان تولید شده تاثیر می گذارد. از اینرو این تحقیق با هدف مقایسه شکل بدن نمونه های سالم و تلف شده لارو فیل ماهی در زمان شروع تغذیه فعال و بررسی انواع الگو های بد شکلی در آنها با استفاده از روش ریخت سنجی هندسی به اجرا در آمد. در این روش از نمونه های سالم و تلف شده در روز 15 پس از تفریخ توسط دوربین دیجیتال عکسبرداری گردید و بر روی تصاویر دو بعدی حاصل با استفاده از نرم افزار TpsDig2 لندمارک گذاری انجام شد. داده های حاصل پس از آنالیز پروکراست، با استفاده از روش های آماری چند متغییره PCA و DFA مورد تحلیل قرار گرفتند و الگوهای بدشکلی نسبت به شکل اجماع در شبکه تغییر شکل مصور سازی گردید. بین نمونه های سالم و تلف شده اختلاف معنی داری از نظر شکل یافت شد (0001/0><em>P</em>). الگوهای بد شکلی مورد مشاهده شامل خمیدگی و فشرده شدن ابتدای ساقه دمی، فشرده شدن سرپوش آبششی، کوتاهی پوزه و کوتولگی بودند. این بدشکلی های احتمالا" با تاثیر بر روی رشد و عملکردهای بیولوژیکی لارو بویژه عملکرد شنا و در نتیجه عدم کسب غذا سبب بروز تلفات در آنها گردیده اند.https://jfisheries.ut.ac.ir/article_50360_cf6746b6c613b701a346410f1ff1c975.pdfدانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهرانشیلات2008-572967120140421English Abstractچکیده های انگلیسی1105108810.22059/jfisheries.2014.51088FAJournal Article20140805https://jfisheries.ut.ac.ir/article_51088_3a8dedfe4db3ed74d657cb0929d1e74b.pdf