دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهرانشیلات2008-572970220170823Effects of Dietary Prebiotic Immunogen on Growth Performance, Hematological Parameters and Body Composition of Koi Carp (Cyprinus carpio var. Koi) Fingerlingsتأثیر جیره حاوی سطوح مختلف پرهبیوتیک ایمونوژن بر عملکرد رشد و تغذیه، پارامترهای خونی و ترکیب لاشه بچهماهیان کوی (Cyprinus carpio var. Koi)1171256444510.22059/jfisheries.2018.213127.943FAمرتضیبهره منددانشآموخته کارشناسی ارشد، گروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، کرج، ایران.محمد علینعمت اللهیدانشیار گروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، کرج، ایران.0000-0003-1748-1958آسیهسلیمانی راددانشجوی دکترا، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد کرج، باشگاه پژوهشگران و نخبگان جوان، کرج، ایران.Journal Article20160801This study was conducted to evaluate the effect of different levels of dietary prebiotic Immunogen on the growth performance, hematological parameters and body composition of koi carp (<em>Cyprinus carpio</em> var. Koi) fingerlings. For this reason, 360 koi carp fingerlings (4.98 ± 0.11 g) were randomly distributed in 12 tanks (n=30 per tank). The fish fed on four different levels of Immunogen (0, 2, 5 and 10 grams of prebiotic per kg diet) for 60 days. The results showed that the highest final weight and specific growth rate (SGR) were observed in the T2 (<em>P</em><0.05). Minimum condition factor (0.81±0/07) and FCR (1.34±0/08) were measured in T2. However, there was no significant difference between T2 and T3, in this respect (<em>P</em>>0.05). The numbers of red blood cells showed a significant difference between T1 (control) and three other treatments. A significant difference was observed in hemoglobin and hematocrit levels, between T1 and T2. T2 contained the highest number of white blood cells (WBC). The number of lymphocytes were increased and the number of neutrophils were decreased, with increasing the amount of Immunogen (<em>P</em>>0.05). Body composition analysis showed no significant difference between treatments. However, crude protein showed an increasing trend with increasing levels of probiotic. The results showed that the addition of 2 to 5 grams of Immunogen per kg diet can improve the growth performance, final production, and health (immune system) in Koi fingerlings. Therefore, due to the fact that there was no significant difference between T2 and T3 in measured parameters, 2g Immunogen per kg diet was chosen as the optimum level.این پژوهش به منظور ارزیابی تاثیر سطوح مختلف پرهبیوتیک ایمونوژن بر عملکرد رشد، تغذیه، پارامترهای خونی و ترکیب لاشه در بچهماهیان کوی (<em>Cyprinus carpio </em>var. Koi)، با استفاده از 360 عدد بچه ماهی کوی (0/11±4/984 گرم) در چهار تیمار شامل سطوح صفر، 2، 5 و 10 گرم پرهبیوتیک ایمونوژن به ازای هر کیلوگرم جیره، به مدت 60 روز انجام شد. نتایج حاصل نشان داد که بیشترین افزایش وزن و نرخ رشد ویژه، به تیمار 2 تعلق داشت. کمترین میزان ضریب تبدیل غذایی (0/08±1/34) نیز مربوط به تیمار 2 بود، البته اختلاف بین تیمار 2 و 3 از این حیث معنیدار نبود (0.0<em>5>P</em>). تعداد گلبول های قرمز در ماهیان گروه شاهد با تیمارهای آزمایشی تفاوت معنیدار نشان داد. در مورد مقدار هموگلوبین و درصد هماتوکریت، بین تیمار 2 و گروه شاهد اختلاف معنیدار مشاهده شد. بیشترین تعداد گلبول سفید در تیمار 2 مشاهده شد. با افزایش میزان پرهبیوتیک جیره، در میزان لنفوسیت افزایش و در میزان نوتروفیل کاهش مشاهده شد (0.0<em>5>P</em>). آنالیز ترکیبات لاشه نشاندهنده عدم وجود اختلاف معنیدار بین تیمارها در هر سه فاکتور اندازه گیری شده بود. اگرچه میزان پروتئین خام لاشه با افزایش میزان پرهبیوتیک جیره، روند افزایشی نشان داد. نتایج به دست آمده مشخص نمود که افزودن 2 تا 5 گرم پرهبیوتیک ایمونوژن در هر کیلوگرم جیره غذایی بچهماهیان کوی میتواند در بهبود عملکرد رشد، تغذیه، تولید نهایی، و سلامت (ایمنی بدن) آنها مفید واقع شود. بنابراین با توجه به عدم وجود اختلاف معنیدار بین تیمارهای 2 و 3 در پارامترهای اندازه گیری شده، میزان 2 گرم ایمونوژن به ازای هر کیلوگرم جیره به عنوان سطح بهینه آن انتخاب گردید.https://jfisheries.ut.ac.ir/article_64445_8064d439c4f01cfc79262971da33757d.pdfدانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهرانشیلات2008-572970220170823Histopathological Changes of the Gill and Liver of Aphanius sophiae Exposed to Carbarylتغییرات هیستوپاتولوژیک آبشش و کبد ماهی Aphanius sophiae در معرض آفت کش کارباریل1271376446510.22059/jfisheries.2018.203974.920FAشیوانداییدانش آموخته کارشناسی اردانشآموخته کارشناسی ارشد، گروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، کرج، ایران.هادیپورباقردانشیار گروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، کرج، ایران.0000-0003-0546-8713سهیلایگدریدانشیار گروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، کرج، ایران.0000-0001-8649-9452حمیدفرحمنداستاد گروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، کرج، ایران.0000-0002-3981-1826Journal Article20160406The present study investigated effects of the pesticide Carbaryl on the liver and gill of <em>Aphanius sophiae</em> over 9 days and concentrations of 0.5, 1 and 1.5 mg L<sup>‑1</sup>. The tissues were sampled on days 1, 5 and 9 after the start of the experiment for histological studies. The symptoms found in the gill were: hyperplasia, necrosis, peeling of secondary lamella, hyperterophy and epithelial lifting of secondary lamella, curling, fusion, clubbing and destruction of secondary lamella. The symtopms found in the liver were: vacuolation and necrosis of hapatocytes, necrosis of nuleous, regeneration of hepatocytes and autropy. The present study indicated that histopathological changes of the gill intensified over time while those of the liver decreased.در این مطالعه تاثیرات آفت کش کارباریل بر بافت های کبد و آبشش ماهی <em>Aphanius sophiae</em><em> </em>به مدت 9 روز در معرض غلظتهای 0/5، 1 و 0/5 میلیگرم در لیتر پرداخته شد. بافت ها در روزهای اول، پنجم و نهم پس از شروع آزمایش، جهت مطالعه تغییرات هیستوپاتولوژی ایجاد شده، نمونه برداری شد. تغییرات مشاهده شده در بافت آبشش در طول دوره آزمایش شامل هایپرپلازیا، نکروز و پوسته پوسته شدن سلولهای لاملای ثانویه، هایپرتروفی و جدا شدن پوسته لاملای ثانویه (اپیتلیال لیفتینگ)، خمیدگی لاملای ثانویه (کرلینگ)، فیوژن، چماقی شدن لاملای ثانویه، کوتاه شدن لاملای ثانویه و از بین رفتن کامل برخی لاملاهای ثانویه و همچینین آسیبهای ایجاد شده در بافت کبد طی این 9 روز شامل واکوئله شدن هپاتوسیت ها، نکروز هپاتوسیت ها، نکروز هسته ای، زایش هپاتوسیت های جدید و آتروفی می باشند. نتایج بیان کننده افزایش شدت تغییرات در بافت آبشش با گذشت زمان می باشند در حالی که بافت کبد در روز پایانی به سمت ترمیم پیش رفته است.https://jfisheries.ut.ac.ir/article_64465_83f001be5e1f64b55ee1f9f587308fc9.pdfدانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهرانشیلات2008-572970220170823Dietary Effects of Turmeric (Curcuma longa) on Reducing Liver and Kidney Damage Caused by Exposure to Copper Sulfate in Common Carp (Cyprinus carpio)اثرات تغذیهای زردچوبه (Curcuma longa) بر کاهش آسیب های کبدی و کلیوی ناشی از مواجهه با سولفات مس در ماهی کپور معمولی (Cyprinus carpio)1381476447910.22059/jfisheries.2018.237914.990FAاباذرقاسمیدانشجوی کارشناسی ارشد گروه تکثیر و پرورش آبزیان، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، گرگان، ایران.محمدمازندرانیاستادیار گروه تکثیر و پرورش آبزیان، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، گرگان، ایران.محمدسوداگردانشیار گروه تکثیر و پرورش آبزیان، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، گرگان، ایران.سید مرتضیحسینیاستادیار مرکز تحقیقات آبزیان آبهای داخلی کشور، موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، گرگان، ایران.Journal Article20170716Copper sulfate is an approved chemical for snail and aquatic plant control with a wide range of application in warm water fish ponds. In the present study, effects of oral turmeric (<em>Curcuma longa</em>) were investigated on suppressing liver and kidney pathology of common carp (<em>Cyprinus carpio</em>) exposed to copper sulfate. For this, a total of 180 carp fingerlings with average weight of 16.51±2.43 g were distributed in 12 fiberglass tanks. Three experimental treatments and one control group (with 3 replications) were used for this experiment. The fish were fed (3% of body weight) with diets containing 0, 0.5, 1 and 2% supplemented turmeric for 6 weeks. At the end of this period, the fish were challenged with 1 ppm copper sulfate for one week and then, hepatic enzymes and liver and kidney histopathology were monitored. According to the results, activity of alanine transaminase and aspartate transaminase activity significantly decreased in in the fish fed 1 and 2% turmeric compared to the other treatments; however, alkaline phosphatase activity of these two treatments was higher after copper sulfate challenge (p<0.05). Liver and kidney histopathological severity were markedly lower in the turmeric treatments. According to the present study, 0.5-2% dietary turmeric supplementation remarkably decreases potential liver and kidney damage due to copper sulfate challenge in carp.سولفات مس به عنوان یک داروی قابل قبول در کنترل جمعیت حلزون ها و گیاهان آبزی در استخرهای ماهیان گرمابی کاربرد فراوانی دارد. در بررسی حاضر اثرات زردچوبه (<em>Curcuma longa</em>) خوراکی در کاهش آسیب های کبدی و کلیوی ناشی از سولفات مس در ماهی کپور معمولی (<em>Cyprinus carpio</em>) مورد بررسی مطالعه قرار گرفته است. به این منظور تعداد 180 بچه ماهی با میانگین وزنی 2/43±16/51 در 12 تانک فایبر گلاس تقسیم شدند. برای انجام آزمایش 3 گروه تیمار و یک گروه شاهد (در 3 تکرار) در نظر گرفته شد. ماهیان گروه های شاهد و تیمار به مدت 6 هفته به ترتیب با جیره غذایی حاوی 0، 0/5، 1 و 2 درصد زردچوبه به میزان 3 درصد وزن بدن تغذیه شدند. در پایان دوره پرورش تمامی گروه ها با غلظت 1 میلی گرم/ لیتر سولفات مس به مدت یک هفته مواجه شده و نهایتاً وضعیت آنزیم های کبدی و آسیب های بافتی کبد و کلیه مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس نتایج فعالیت آنزیم های آسپارتات آمینوترانسفراز و آلانین آمینوترانسفراز در تیمارهای تغذیه شده با 1 و 2 درصد زردچوبه به طور معنی داری پایین تر از سایر گروهها اندازه گیری شد، در عین حال آنزیم آلکالین فسفاتاز بعد از مواجهه با سولفات مس در تیمارهای یادشده بالاتر بود (0/05><em>P</em>). در بررسیهای بافت شناسی، آسیب های بافتی وارده به کبد و کلیه بطور محسوسی در ماهیان تغذیه شده با زردچوبه کمتر بود. و بر اساس نتایج بررسی حاضر افزودن 0/5 تا 2 % زردچوبه خوراکی در جیره باعث کاهش محسوس آسیب های کبدی احتمالی در مواجهه با سولفات مس در کپور معمولی می شود.https://jfisheries.ut.ac.ir/article_64479_808177808433e6abb73162b6a6ce8d63.pdfدانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهرانشیلات2008-572970220170823Effect of Dietary Fish Oil Replacement by Grapeseed Oil on Growth Performance, Body Composition and Lipase Activity of Rainbow Trout (Oncorhynchus mykiss)تأثیر جایگزینی روغن ماهی جیره غذایی به وسیله روغن هسته انگور بر عملکرد رشد، ترکیب شیمیایی بدن و فعالیت آنزیم لیپاز ماهی قزلآلای رنگینکمان (Oncorhynchus mykiss)1481606463610.22059/jfisheries.2018.223611.966FAعباسزمانیاستادیار گروه شیلات دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست دانشگاه ملایر، همدان، ایران.0000-0003-3332-0396ابوذرمعافیکارشناس شیلات اداره جهاد کشاورزی شهرستان ملایر، همدان، ایران.Journal Article20161227In this study, the replacement effect of dietary fish oil with grapeseed oil was assessed on growth performance, body composition and lipase activity of rainbow trout (<em>Oncorhynchus mykiss</em>) (40±2 g mean individual weight) over a period of 60 days. At the beginning of trial, 5 experimental diets were formulated with fish oil as control (A) and diets with 25% (B), 50% (C), 75% (D) and 100% (E) grapeseed oil, respectively. At the end of feeding trial, growth performance, body composition and lipase activity from pyloric caeca and intestine were measured. The findings showed the significant differences in parameters of WG, HIS, VSI, FCR, moisture and crude protein among experimental diets (<em>P</em>>0.05). The parameters of SGR, CF, crude fat and ash had no significant differences among experimental diets (<em>P</em><0.05). The highest lipase activity from pyloric caeca and intestine was observed in the fish fed with diet C with a significant difference than that from other diets (<em>P</em>>0.05). Based on the results of growth performance, body composition, lipase activity and broken line data analysis was revealed that the diet containing 50% grapeseed oil (C) could be appropriate for rainbow trout growth.در این تحقیق، تأثیر جایگزینی روغن ماهی با روغن هسته انگور بر عملکرد رشد، ترکیب شیمیایی بدن و فعالیت آنزیم لیپازدر ماهی قزل آلارنگین کمان (<em>Oncorhynchus mykiss</em>)(میانگین وزن 2±40 گرم) طی یک دوره 60 روزه انجام شد. در این مطالعه از جیره شاهد (A) حاوی 100% روغن ماهی و سایر جیرهها حاوی 25 (B)،50 (C)، 75 (D) و100% (E) روغن هسته انگور به جای روغن ماهی استفاده گردید. در پایان آزمایش شاخصهای رشد، ترکیب شیمیایی بدن و میزان فعالیت آنزیم لیپاز از ضمائم پیلوریک و روده سنجش شدند. نتایج نشان داد بین میزان افزایش وزن بدن، شاخص کبدی، شاخص احشایی، ضریب تبدیل غذایی، رطوبت و پروتئین بدن ماهیان در جیره های آزمایشی اختلاف معنی داری وجود داشت (0/05><em>P</em>). نرخ رشد ویژه، شاخص وضعیت، میزان چربی و خاکستر بدن اختلاف معنی داری را بین جیره های آزمایشی نشان ندادند (0/05<<em>P</em>). بیشترین میزان فعالیت آنزیم لیپاز از ضمائم پیلوریک و روده در ماهیان تغذیه شده با جیره غذایی C مشاهده شد که نسبت به سایر جیرههای غذایی اختلاف معنی داری را نشان داد (0/05><em>P</em>). براساس نتایج حاصل از عملکرد رشد، ترکیب شیمیایی بدن، فعالیت آنزیم لیپاز و همچنین بر اساس برآورد نمودار خط شکسته (broken line)، جیره حاوی 50% روغن هسته انگور نسبت به سایر جیرهها می تواند برای رشد ماهی قزلآلای رنگین کمان مناسب باشد.https://jfisheries.ut.ac.ir/article_64636_c9c5f3ff8e724cfb240d77991543a877.pdfدانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهرانشیلات2008-572970220170823Identifying Factors Involved in Illegal Fishing in the Southwestern Caspian Seaشناسایی عوامل موثر در وقوع صید غیرقانونی ماهیان خاویاری در بخش جنوب غربی دریای خزر1611696465210.22059/jfisheries.2018.225121.970FAسید مصطفیعقیلی نژاددانشآموخته دکترای گروه تولید و بهره برداری آبزیان، دانشکده شیلات و محیط زیست، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، گرگان، ایران.سعیدگرگیناستادیار گروه تولید و بهره برداری آبزیان، دانشکده شیلات و محیط زیست، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، گرگان، ایران.0000-0001-5898-4872رامتینجولاییدانشیار گروه اقتصاد کشاورزی، دانشکده مدیریت کشاورزی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، گرگان، ایران.سید یوسفپیغمبریدانشیار گروه تولید و بهره برداری آبزیان، دانشکده شیلات و محیط زیست، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، گرگان، ایران.رسولقربانیدانشیار گروه تولید و بهره برداری آبزیان، دانشکده شیلات و محیط زیست، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، گرگان، ایران.جهانگیرمحمدیدانشیار گروه اقتصاد کشاورزی، دانشکده مدیریت کشاورزی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، گرگان، ایران.Journal Article20170116Excessive and illegal exploitation of aquatic resources, especially Caspian sturgeon, are serious threats to their long term protection. Given the importance of maintaining stocks of sturgeon, the study on major causes of committing illegal fishing by fishermen is inevitable. In this study, data were collected through field-based surveys and a questionnaire. Validity and reliability of the questionnaire were assessed based on expert’s knowledge and Cronbach's alpha coefficient. Sample size was estimated using Cochran's formula, and then 201 questionnaires (designed based on Likert scale) were distributed among fishermen in Guilan province during spring and summer 2016 to answer questions related to social, economic, fisheries and conservation factors. Data were analyzed using Logit Model. Results showed that social and economic factors such as study level, income and job satisfaction had significant correlations with the occurrence of illegal fishing (<em>P</em><0.05). Fishers who had less income and job satisfaction and lower study level were more likely to be involved in illegal fishing (<em>P</em><0.05). In addition, fishermen with no license, giving less value for the protection of aquatic animals and who used non-standard fishing nets in deeper waters showed higher probability of committing illegal fishing. In conclusion, it appears that the probability of the occurrence of illegal fishing has a close association with a range of social, economic, fisheries and conservation parameters, and these findings could help fisheries managers in preventing the occurrence of illegal fishing activities.بهره برداری بیش از حد و غیرقانونی از منابع آبزی به خصوص ماهیان خاویاری بهعنوان ارزشمندترین ماهیان دریای خزر تهدیدی بسیار جدی در حفاظت و نگهداری دراز مدت از آنهاست. با توجه به اهمیت حفظ ذخایر ماهیان خاویاری، انجام مطالعه روی علل اصلی ارتکاب صید غیرقانونی به عنوان روش صید کنترل نشده و غیر استاندارد توسط صیادان اجتناب ناپذیر است. در این پژوهش، از روش پیمایش میدانی و به کمک ابزار پرسشنامه و مراجعه حضوری پرسشگر داده ها به دست آمد. برای تعیین روایی پرسشنامه ها از چند تن از کارشناسان صاحب نظر و برای تعیین پایایی نیز از روش آلفای کرونباخ استفاده شد. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران برآورد شد و سپس اطلاعات مورد نیاز با تکمیل تعداد 201 پرسشنامه بر اساس طیف لیکرت، در بین صیادان قانونی و غیرقانونی استان گیلان در خلال بهار و تایستان 1395 توزیع و به سوالات مرتبط با علل اجتماعی، اقتصادی، صیادی و حفاظت شیلاتی پاسخ داده شد. تجزیه و تحلیل داده های پرسشنامه با استفاده از مدل لاجیت انجام شد. نتایج نشان داد که از میان علل اجتماعی و اقتصادی، ارتباط معنی داری بین میزان مطالعه، میزان درآمد و رضایت از درآمد با احتمال انجام صید غیرقانونی وجود داشت (<em>0/05>P</em>)؛ به طوری که افرادی که از سطح درآمد کمتری برخوردار بوده، رضایت شغلی و درآمدی نداشته و میزان مطالعه کمتری داشتند احتمال اقدام به صید غیرقانونی در بین آنها به طور معنیداری بیشتر بود (<em>0/05>P</em>). همچنین، صیادانی که فاقد گواهینامه قایقرانی بوده، ارزش کمتری برای حفاظت از آبزیان قائل بوده؛ از دام گوشگیر استخوانی و سایر دام های غیر استاندارد در عمق بیشتر اقدام به دام گذاری نمودن به طور معنی داری مرتکب انجام صید غیرقانونی شدند. در مجموع، به نظر می رسد احتمال وقوع صید غیرقانونی با طیف خاصی از مولفه های اجتماعی، اقتصادی، حفاظتی و شیلاتی ارتباط نزدیکی دارد و این یافته ها می تواند در مدیریت شیلات جهت پیشگیری صید غیرقانونی مفید واقع شود.https://jfisheries.ut.ac.ir/article_64652_75c7533d140c0aadc9cde7fd76c3ddbd.pdfدانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهرانشیلات2008-572970220170823The Effects of Tomato Pomace with Enzyme on Growth, Body Composition and Digestibility of Common Carp (Cyprinus carpio L.)بررسی تاثیر استفاده از پودر تفاله گوجه فرنگی با آنزیم بر عملکرد رشد، ترکیب لاشه و قابلیت هضم مواد مغذی ماهی کپور معمولی (Cyprinus carpio)1701786465310.22059/jfisheries.2018.236811.988FAفریباداداشیدانشجوی کارشناسی ارشد تکثیر و پرورش آبزیان، دانشکده علوم دامی و شیلات، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، ساری، ایران.حسیناورجیدانشیار گروه شیلات، دانشکده علوم دامی و شیلات، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، ساری، ایران.عبدالصمدکرامتدانشیار گروه شیلات، دانشکده علوم دامی و شیلات، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، ساری، ایران.0000-0002-0010-2459خسروجانی خلیلیدانشجوی دکتری گروه شیلات، دانشکده علوم دامی و شیلات دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، ساری، ایران.Journal Article20170701This study was to evaluate growth performance, nutrients digestibility and body composition in common carp, <em>Cyprinus carpio</em>, fed different levels of tomato pulp supplemented with enzyme complex. This research was conducted in the frame of a completely randomized design with seven four treatments and three replicates each. The diets were formulated by exchanging 10, 20 and 30% of tomato pulp with soybean meal and wheat flour. The three experimental diets were made by inclusion of enzyme complex (at 0.4 g/kg) to the pulp diets. A diet with no enzyme and tomato pulp was considered as a control diet in the current study. The result showed that maximum growth in common carp was obtained with diet contained 10 % tomato pulp (<em>P</em><0.05). Inclusion of 10% tomato pulp also improved substantially feed conversion ratio than the other diets (<em>P</em><0.05). In addition, 30% tomato pulp inclusion did not change carp growth compared with the control diet. Dry matter digestibility in carp was not affected by addition of progressive levels of tomato pulp with enzyme. However, protein digestibility was decreased with increasing the tomato pulp levels. Maximum protein digestibility was observed in common carp feeding on control diet and this is followed by diets with 10, 20 and 30% tomato pulp (<em>P</em><0.05). Fat digestibility improved with increasing tomato pulp levels in the diets. Moreover, tomato pulp with enzyme did not influence body composition in common carp (<em>P</em>>0.05).مطالعه حاضر به منظور تعیین ارزش غذایی و ارزیابی اثرات استفاده از سطوح مختلف تفاله گوجه فرنگی به همراه مولتی آنزیم در جیره ماهی کپور معمولی، بر قابلیت هضم، عملکرد رشد، ترکیب لاشه و بازماندگی آن انجام شد. با جابجایی تفاله گوجه فرنگی در سه سطح 20،10 و30 درصد با کنجاله سویا و آرد گندم جیره پایه، غذاهای آزمایشی ساخته شد. جیره بدون تفاله گوجه فرنگی و آنزیم (سطح صفر درصد) به عنوان جیره شاهد در این آزمایش در نظر گرفته شد. در این آزمایش از 264 قطعه بچه ماهی کپور معمولی (با متوسط وزن 16/5 گرم) به مدت 8 هفته به صورت یک طرح کاملاً تصادفی در 4 تیمار و 3 تکرار (22 قطعه ماهی در هر تکرار) استفاده شد. نتایج قابلیت هضم در این آزمایش نشان داد که به طور کل سطوح فزاینده تفاله گوجه فرنگی در جیره بچه ماهی کپور معمولی، کاهش میزان هضم پذیری پروتئین و افزایش میزان هضم پذیری چربی را نسبت به تیمار شاهد به همراه داشته است (0/05>P) ولی اثر چندانی بر هضم پذیری ماده خشک نداشته است (0/05<P). بر اساس نتایج عملکرد رشد، بهترین عملکرد شاخص های رشد در تیمار تغذیه شده با 10 درصد جایگزینی تفاله گوجه فرنگی با مکمل آنزیمی نسبت به سایر تیمارها، حتی تیمار شاهد مشاهده شد (0/05>P). به علاوه تا سطح 30 درصد جایگزینی تفاله گوجه فرنگی در جیره ماهی کپور معمولی اثر سوئی در عملکرد رشد ماهی نسبت به تیمار شاهد مشاهده نشد (0/05<P). از طرفی ترکیب لاشه و بازماندگی کپور معمولی تحت تاثیر سطوح مختلف تفاله گوجه فرنگی در طول دوره آزمایش قرار نگرفت (0/05<P).<br /><strong> </strong>https://jfisheries.ut.ac.ir/article_64653_1124e8811f686858983265ae2649e9ff.pdfدانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهرانشیلات2008-572970220170823Phylogenetic Relationship of Members of the Genus Rutilus Rafinesque, 1820 in the Southern Caspian Sea (Bandar Turkman, and Shalman and Aras Rivers) Based on Osteological Charactersبررسی قرابت خویشاوندی ماهیان جنس Rutilus Rafinesque, 1820 در سواحل جنوبی دریای خزر (بندرترکمن، شلمانرود و رود ارس) بر اساس صفات استخوانشناسی1791886465410.22059/jfisheries.2018.228447.974FAسهیلایگدریدانشیار گروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، کرج، ایران.0000-0001-8649-9452فریبرزقجقیاستادیار گروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی و کشاورزی دانشگاه آزاد اسلامی واحد آزادشهر، آزادشهر، ایران.منوچهرنصریاستادیار گروه علوم و مهندسی شیلات، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه لرستان، خرم آباد، استان لرستان، ایران.Journal Article20170224The phylogenetic analysis of the members of the genus <em>Rutilus</em> from the southern Caspian Sea was analyzed based on the osteological characteristics. For this purpose, three population of Roach from Bandar-e Turkman, Shalmanrood River and Aras River (each 10 specimens) as in-group and 10 specimens of Kutum fish (<em>Rutilus kutum</em>) were used as out-group. The fish were stained and cleaned according to standard methods for osteological examination based on direct observation. Phylogenetic analysis was performed based on 24 osteological character states and the phylogenetic tree was constructed based on maximum parsimony algorithm using TNT software. The results showed the monophyly of the three Roach populations. The Turkman population with 7 automorphic characters was the plesiomorphic (65% bootstrap number) and the other two Roach groups formed sister taxa. The osteological differences of the Aras population compared to other populations of the Caspian Sea maybe due Phenotype plasticity corresponding to their environmental factors. Based on similarities observed between <em>R. rutilus</em> and <em>R. caspicus</em> from the Kura, it can be proposed that they belong to same species. Also it can be proposed that the <em>R. caspicus</em> from Turkman may be a distinct taxon.این تحقیق با هدف بررسی قرابت خویشاوندی ماهیان جنس <em>Rutilus</em> در سواحل جنوبی دریای خزر انجام گردید. برای این تحقیق در مجموع تعداد 30 قطعه ماهی از سه جمعیت ماهی کلمه (بندرترکمن، رودخانه شلمانرود و رود ارس) به عنوان درونگروه و 10 قطعه ماهی سفید از صیدگاه بندرترکمن بهعنوان برونگروه تهیه شد. تمامی نمونهها بر اساس دستورالعمل استاندارد شفافسازی شده و اجزاء اسکلتی آنها مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بهمنظور استنباط نتایج تبارشناسی، تعداد 33 حالت صفت استخوانشناسی انتخاب و تبارنگار مبتنی بر بیشترین پارسیمونی در نرمافزار TNT ترسیم گردید. نتایج به دست آمده بیانگر همتبار بودن سه جمعیت کلمه با پشتیبانی 100% بود. در این میان ماهی کلمه بندرترکمن با پشتیبانی 65% درختهای ممکن بهعنوان گروه پایهای (قدیمیترین گروه) مشخص گردید و دو گروه کلمه ارس و کلمه شلمانرود بهعنوان خویشاوندان جدیدتر در یک خوشه قرار گرفتند. بر اساس نتایج استخوانشناسی این مطالعه و بر اساس خویشاوندی نزدیکتر کلمه ساکن رودخانه ارس و کلمه کورا، به نظر میرسد کلمه شمالی (<em>R. rutilus</em>) که بهعنوان گونه ساکن آبهای شیرین سواحل جنوبی دریای خزر از جمله رودخانه ارس شناخته میشود، در واقع همان گونه کلمه خزری نژاد کورا (<em>R. caspicus</em>) می باشد. کلمهی رودخانه ارس احتمالاً بهواسطه زندگی در این رودخانه با شرایط متفاوت محیطی تحت تأثیر انعطافپذیری ریختی، تفاوتهای استخوانشناسی را با جمعیت آن در سواحل جنوب غربی دریای خزر کسب کرده است که این مسئله نیاز به تأیید توسط مطالعات تکمیلی دارد. همچنین این احتمال نیز وجود دارد که کلمه خزری نژاد ترکمنی یک آرایه متمایز از گونههای کلمه خزری و شمالی باشد.https://jfisheries.ut.ac.ir/article_64654_e7696f37d572b2a67e9f31e8b6068332.pdfدانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهرانشیلات2008-572970220170823Histological and Biochemical Properties of Overripped Oocytes in the Persian Sturgeon (Acipenser persicus Borodin, 1897) Broodstocksخصوصیات بافت شناسی و بیوشیمیایی اووسیت های فوق رسیده مولدین تاس ماهی ایرانی (Acipenser persicus Borodin, 1897)1892036470510.22059/jfisheries.2018.202083.914FAغفارابراهیمیدانشآموخته دکتری گروه شیلات و محیط زیست، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، کرج، ایران.باقرمجازی امیریاستاد گروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، کرج، ایران.0000-0002-3862-3460غلام رضارفیعیاستاد گروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، کرج، ایران.علیشعبانیدانشیار گروه شیلات، دانشکده شیلات و محیط زیست، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، گرگان، ایران.Journal Article20160301The objective of this study was to examine structural, histological and biochemical properties of overripped oocytes of the Persian sturgeon (<em>Acipenser persicus</em>). Oocytes (ripe or overripe) were removed from wild pre-spawn Persian sturgeon during spawning season run to the river of the southern Caspian Sea. Overripening in Persian sturgeon oocyte had a negative effect on egg viability. The<em>percentage</em> of <em>eggs fertilized and hatching rates</em> in overripe oocytes indicated a significant decline compared with the ripe oocyte (<em>P</em><0.05). In the ripped oocytes from Persian Sturgeon broodstocks, four layers of zona radiata were clearly separated and the yolk was made up of homogenous particles and its perivitelline space shape had no considerable difference in different regions. Where as in overripped oocytes, zona radiata layers vanished and became an integrated layer, while the yolk distribution turned into heterogeneous and was more accumulated in the animal pole. The perivitelline space shape varied among different areas of overripped oocyt. The most notable difference were observed in the oocyte fatty acid profiles, which can be showed the higher concentration (<em>P</em><0.05) of saturated fatty acid (SFA) in ripe oocytes (26.29±1.76) than overripe oocytes (21.70±1.53). Moreover, difference in ω-6 fatty acids were higher (<em>P</em><0.05) in overripe oocytes (6.21±0.33) than ripe oocytes (4.42±0.37). SFA was dominated by palmitic acid, whereas MUFA was dominated by oleic acid in oocytes. The results obtained in this experiment specifies that, in addition to the differences in the zona radiata and oocyte follicular layers, some fatty acids in the Persian sturgeon oocyte such as palmitic acid, palmitoleic acid, arachidonic acid and eicosapentaenoic acid can be used as key factors for the diagnosis of overripped oocytes.هدف این مطالعه بررسی خصوصیات بافتی و بیوشیمیایی اووسیتهای فوق رسیده تخمدان تاسماهی ایرانی (<em>Acipenser persicus</em>) بوده است. فولیکول های تخمدانی (رسیده و فوقرسیده) از مولدین وحشی تاس ماهی ایرانی مهاجر به رودخانه های حوزه جنوبی دریای خزر برداشته شد. فوق رسیدگی اثری منفی بر روی زنده مانی تخم تاس ماهی ایرانی داشت. درصد لقاح و نرخ تفریخ در اووسیت فوق رسیده کاهش معنیداری در مقایسه با اووسیت رسیده نشان دادند <em>(<em>P</em><0.05). </em>در اووسیت رسیده، چهار لایه متمایز زونارادیاتا کاملاً مشخص بوده و زرده از بافتی همگن تشکیل شده بود و تفاوت قابل ملاحظه ی در شکل فضای پری وتیلینی این اووسیت ها در نقاط مختلف وجود نداشت. در حالیکه در اووسیت های فوق رسیده تاس ماهیان، تعدد لایه های زونارادیاتا در اووسیت فوق رسیده ناپدید شده و لایه ی یکپارچه را شکل دادند. همچنین مجموعه زرده ناهمگن و هتروژنوس شده و تجمع آن در قطب حیوانی بیشتر بود. شکل فضای پری وتیلینی در قسمت های مختلف اووسیت فوق رسیده متفاوت بوده است. تفاوت قابل ملاحظه ایی در پروفایل های اسید چرب اووسیت مشاهده شده بود، که می توان به مقدار بالاتر اسیدهای چرب اشباع در اووسیت رسیده (1/76±26/29) نسبت به اووسیت فوق رسیده (1/53±21/70) اشاره نمود <em>(<em>P</em><0.05). </em> به علاوه، اسیدهای چربω-6 در اووسیتهای رسیده (0/37±4/42) نسبت به اوووسیتهای فوق رسیده (0/33±6/21) کمتر بود <em>(<em>P</em><0.05). </em> اسید چرب اشباع غالب در اووسیت ها پالمتیک اسید بوده، در حالی که اولئیک اسید، اسید چرب غیر اشباع با تک پیوند دوگانه غالب بوده است. نتایج به دست آمده در این آزمایش مشخص نمود که علاوه بر تفاوت لایه های زونا رادیاتا و لایه فولیکولی اووسیت، می توان از برخی اسیدهای چرب موجود در اووسیت ماهیان خاویاری مثل پالمیتیک اسید، پالمیتولیک اسید، آراشیدونیک اسید و ایکوزا پنتانوئیک اسید بهعنوان فاکتوری مهم جهت تشخیص اووسیت های فوق رسیده استفاده نمود.https://jfisheries.ut.ac.ir/article_64705_599f3f390e9670b7730217356f977901.pdfدانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهرانشیلات2008-572970220170823The Effect of Dietary Nucleotides on Reproduction Indices, Hematological Indices of Rainbow Trout Broodstock (Oncorhynchus mykiss)بررسی عملکرد نوکلئوتید جیره بر شاخص های تولیدمثلی و پارامترهای خون شناسی در ماهی قزل آلای رنگین کمان مولد (Oncorhynchus mykiss)2042106470610.22059/jfisheries.2018.226601.971FAاحمدطهماسبیدانشآموخته دکتری گروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، کرج، ایران.علیرضامیرواقفیاستاد گروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، کرج، ایران.0000-0002-8620-501Xسید ولیحسینیدانشیار گروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، کرج، ایران.0000-0001-6927-1093Journal Article20170102The roles of nucleotides and metabolites in fish diets have been sparingly studied for over 25 years. Beside possible involvement in diet palatability, fish feeding behavior and biosynthesis of non-essential amino acids, exogenous nucleotides have shown promise most recently as dietary supplements to enhance immunity and disease resistance of fish produced in aquaculture. This experiment was conducted to examine the effect of dietary nucleotides on Reproduction indices, hematological indices of rainbow trout broodstock. A basal diet supplemented with 0 (control), 1and 2 g nucleotide Kg<sup>-1</sup> to formulate three experimental diets. 90 female rainbow trout were randomly divided into three experimental groups (30 fish per group) and were fed with one of the three experimental diets over four months prior to spawning. Broodstock fed with 2.0% of nucleotides, exhibited the highest absolute fecundity, gonad weight, white blood cell (WBC), red blood cell (RBC), lymphocytes <em>(P</em>>0.05). The results suggest that dietary nucleotides administration at 2 g Kg<sup>-1</sup>exerted positive effects on Reproduction indices, hematological indices of rainbow trout broodstock.نقش نوکلئوتیدها در جیره ماهیان و متابولیسم آنها در حدود بیش از 25 سال است که مورد مطالعه قرار گرفته است. در کنار تاثیرات آنها بر خوش خوراکی غذا، رفتارهای تغذیه ای و بیوسنتز اسیدهای آمینه غیر ضروری، اخیراً نوکلئوتیدهای خارجی در آبزیپروری به عنوان مکمل های غذایی جهت افزایش ایمنی و مقاومت در برابر بیماریهای ماهیان پرورشی به کار برده میشود. در این پژوهش تاثیر نوکلئوتید جیره بر شاخص های تولید مثلی و خون شناسی در ماهی قزل آلای رنگین کمان مولد مورد بررسی قرار گرفت. نوکلئوتید جیره در 2 سطح 1 و 2 گرم در کیلوگرم به جیره غذایی اضافه گردید و جیره فاقد نوکلئوتید برای تغذیه گروه شاهد مورد استفاده قرار گرفت. 90 مولد ماده قزل آلای رنگین کمان به صورت تصادفی در سه گروه آزمایشی توزیع شدند (30 قطعه ماهی در هر گروه) و با یکی از جیره های آزمایشی به مدت 4 ماه قبل از تخم گیری، تغذیه شدند. مولدین تغذیه شده با 0/2 درصد نوکلئوتید، بالاترین میزان هماوری مطلق، وزن تخمدان، گلبول سفید (WBC)، گلبول قرمز (RBC)، لنفوسیت را نشان دادند (0/05>P). نتایج این آزمایش نشان دهنده این است که افزودن نوکلئوتید جیره به میزان 2 گرم در کیلوگرم دارای اثرات مثبت بر شاخص های تولیدمثلی، پارامترهای خون در ماهی قزل آلای رنگین کمان مولد می باشد.https://jfisheries.ut.ac.ir/article_64706_800388724ae2b3c4b555177ac768f36b.pdfدانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهرانشیلات2008-572970220170823Effect of Chitosan Nanocomposites and Rosemary Extract (Rosmarinus officinalis L.) Coating on Chemical Properties of Inoculated Fillet of Huso huso with Listeria monocytogenes during Refrigerated Storageتأثیر پوشش نانوکامپوزیت کیتوزان و عصاره ی رزماری (Rosmarinus officinalis L) بر خصوصیات شیمیایی فیله ی فیل ماهی (Huso huso) تلقیح شده با لیستریا مونوسیتوژنز (Listeria monocytogenes) نگهداری شده در یخچال2112206470810.22059/jfisheries.2018.207265.929FAآلیکاجعفری کلیجیدانشجوی کارشناسی ارشد گروه شیلات، گرایش فرآوری محصولات شیلاتی، دانشکده علوم دامی و شیلات، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، ساری، ایران.علیجعفرپوردانشیارگروه شیلات، گرایش فراوری محصولات شیلاتی،دانشکده علوم دامی و شیلات، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، ساری، ایران.0000-0002-4520-0087رضاصفریمربی، پژوهشکده اکولوژی دریای خزر، ساری، ایران.Journal Article20160517This study aimed to evaluate the antioxidative and antimicrobial effects of chitosan nanocompsites and rosemary extract coating in the inoculated fillet of <em>Huso huso</em> with <em>Listeria monocytogenes</em> during refrigerated storage (4±1ºC). Fish were filleted and divided into four groups as control (without coating), 0.5% rosemary extract treatment (RET), 1% chitosan treatment (CT) and combination of 1% chitosan and 0.5% rosemary extract as chitosan nanocomposites treatment (CS/RE). Then all samples inoculated with <em>L. monocytogenes</em>. Subsequently, the chemical parameters (TVB-N, PV, pH and TBA) and antilisterial properties of coatings were monitored during 16-days of refrigerating storage at 4±1ºC. According to the results, CS/RE demonstrated a significant (<em>P</em><0.05) ability to inhibit the growth of <em>L. monocytogenes </em>from 4.14 log cfu/g to 2.23 log cfu/g at the end of the storage period, followed by CT and RET treatments, respectively, compared to the control. In terms of chemical parameters, even though samples coated with CS/RE had the lowest pH, and TVB-N values (<em>P</em><0.05), however, this coating was not able to pause the protein denaturation after 8 days of storage (<em>P</em>>0.05) compared to the other treatments. On the other hand, CS/RE coating retarded lipid oxidation by decreasing PV and TBA production in the samples compared to the control up to the end of refrigerated storage (<em>P</em><0.05).این مطالعه با هدف ارزیابی اثرات آنتی اکسیدانی و آنتی باکتریال پوشش نانوکامپوزیت کیتوزان و عصاره ی رزماری در فیله ی فیل ماهی تلقیح شده با لیستریا مونوسیتوژنز نگهداری شده در یخچال (C°1±4) انجام شد. ماهی فیله و به چهار گروه شاهد (بدون پوشش)، تیمار رزماری 0/5 درصد، کیتوزان 1 درصد و ترکیب کیتوزان 1 درصد و رزماری 0/5 درصد به عنوان تیمار نانوکامپوزیت کیتوزان تقسیم شد. سپس همه ی نمونه ها با لیستریا مونوسیتوژنز تلقیح شدند. متعاقبا پارامترهای شیمیایی (بازهای نیتروژنی فعال، عدد پراکسید، pH و تیوباربیتوریک اسید) و ویژگیهای ضدلیستریایی نمونه ها در طی شانزده روز نگهداری در یخچال (Cº1±4) بررسی شدند. بر اساس نتایج، نانوکامپوزیت کیتوزان توانایی معنی داری (<em>P</em><0.05) را برای جلوگیری از رشد لیستریا مونوسیتوژنز از 4/14 log cfu/g به 2/32 log cfu/g و به دنبال آن بهترتیب تیمارهای کیتوزان 1 درصد و عصاره ی رزماری 0/5 درصد در مقایسه با نمونه شاهد در انتهای دورهnی نگهداری نشان داد. بر حسب پارامترهای شیمیایی، اگرچه نمونههای پوشش داده شده به وسیله ی نانوکامپوزیت دارای پایینترین pH و بازهای نیتروژنی فرار (<em>P</em><0.05) بودند، هرچند این پوشش توانایی متوقف کردن دناتوره شدن پروتئین را بعد از هشت روز نگهداری (<em>P</em>>0.05) نداشت. از طرف دیگر پوشش نانوکامپوزیت کیتوزان اکسیداسیون لیپید را به وسیله ی کاهش تولید پراکسید و تیوباربیتوریک اسید در نمونه ها در مقایسه با تیمار شاهد در انتهای دوره ی نگهداری در یخچال به تعویق انداخت.https://jfisheries.ut.ac.ir/article_64708_f1982d9bfaec970c7d93d399173aeec0.pdfدانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهرانشیلات2008-572970220220321English abstractsچکیده های انگلیسی1106472910.22059/jfisheries.1396.64729FAJournal Article20180321https://jfisheries.ut.ac.ir/article_64729_bd2437584a2a6ed82cda06484fa4dfa0.pdf